جدول جو
جدول جو

معنی خداع - جستجوی لغت در جدول جو

خداع
فریبکار، مکار
تصویری از خداع
تصویر خداع
فرهنگ فارسی عمید
خداع
حیله گری، فریبکاری
تصویری از خداع
تصویر خداع
فرهنگ فارسی عمید
خداع
(خُدْ دا)
جمع واژۀ خادع
لغت نامه دهخدا
خداع
(خَدْ دا)
سخت مکار. حیله باز مشهور. (از ناظم الاطباء). سخت فریبنده. زراق، سال کم حاصل، مأیوس کننده مردم. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
خداع
سخت مکار، حیله باز، مشهور، فریبنده
تصویری از خداع
تصویر خداع
فرهنگ لغت هوشیار
خداع
((خِ))
فریبکاری، فریب آوری. خداع (خ دّ) فریبکار، فریفتار، سخت مکار
تصویری از خداع
تصویر خداع
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خدام
تصویر خدام
خادم ها، خدمت کننده ها، خدمتگزارها، نوکرها، خدمتکارها، کنایه از مطیع ها، جمع واژۀ خادم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خدایع
تصویر خدایع
خدعه ها، مکرها، حیله ها، فریب ها، احتیال ها، شیدها، ناروها، قلّاشی ها، کیدها، دستان ها، نیرنگ ها، دلام ها، تزویرها، خاتوله ها، چاره ها، تنبل ها، کلک ها، ترفندها، دغلی ها، اشکیل ها، ترب ها، ستاوه ها، شکیل ها، گربه شانی ها، روغان ها، دویل ها، غدرها، ریو ها، گول ها، حقّه ها، جمع واژۀ خدعه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از وداع
تصویر وداع
بدرود گفتن، بدرود، پدرود، خداحافظی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از صداع
تصویر صداع
زحمت، دردسر، در پزشکی سردرد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خادع
تصویر خادع
خدعه کننده، نیرنگ باز
فرهنگ فارسی عمید
(خَدْ دا عَ)
مؤنث خداع.
- سنون خداعه، سالها که در آن نمو و افزونی کمتر باشد. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(عَ / عِ نِ)
استوار گردانیدن چیزی را بچیزی.
لغت نامه دهخدا
تصویری از خماع
تصویر خماع
خمیدگی، جنبش، لنگی ستور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خلاع
تصویر خلاع
جمع خلعت، فرجامه ها تنپوش ها تاتی (خل وضعی گویش گیلکی) جمع خلعت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وداع
تصویر وداع
بدرود کردن، خداحافظی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خواع
تصویر خواع
هاژویی کاتورگی (تحیر)، خود بینی
فرهنگ لغت هوشیار
درد سر سر درد دردسر (بطور عام)، یا صداع شقی. دردی که در یک جانب سر حادث شود، موجب زحمت مزاحمت. یا صداع مگس. مزاحمتی که مگس ایجاد کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خداب
تصویر خداب
کذاب، دروغگو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خزاع
تصویر خزاع
مرگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خدات
تصویر خدات
آقا، برتر، بزرگتر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خدام
تصویر خدام
خدمتگزاران، خدمتکاران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خدان
تصویر خدان
جمع خد، دیم ها رخساره ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خدای
تصویر خدای
آفریدگار جهان ا، مالک صاحب، جمع خدایان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خادع
تصویر خادع
فریبنده، خدعه کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ختاع
تصویر ختاع
زیرک، دستکش، پلنگ ماده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خدوع
تصویر خدوع
فریب دهنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جداع
تصویر جداع
مرگ، موت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رداع
تصویر رداع
گلاب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اخداع
تصویر اخداع
پنهان کردن، گنجینه کردن، استوار گرداندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خداد
تصویر خداد
جمع خد، دیم ها رخساره ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خادع
تصویر خادع
((دِ))
فریبنده، خدعه کننده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خدام
تصویر خدام
((خُ دّ))
جمع خادم، خدمتکاران، خدمتگزاران
فرهنگ فارسی معین
تصویری از صداع
تصویر صداع
((صُ))
دردسر، موجب زحمت، مزاحمت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از وداع
تصویر وداع
((وِ))
بدرود، خداحافظی
فرهنگ فارسی معین