جدول جو
جدول جو

معنی خبرکننده - جستجوی لغت در جدول جو

خبرکننده(بَ دَ / دِ)
آنکه خبری را رساند، خبربر. منهی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خاراننده
تصویر خاراننده
آنکه تن خود یا دیگری را می خاراند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سفرکننده
تصویر سفرکننده
راهی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خوراننده
تصویر خوراننده
کسس که غذا یا چیز دیگر (مانند سم) را بدیگری بخوراند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خردکننده
تصویر خردکننده
Grinding
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از نذرکننده
تصویر نذرکننده
Dedicator
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از خردکننده
تصویر خردکننده
broyant
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از نذرکننده
تصویر نذرکننده
dédicateur
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از نذرکننده
تصویر نذرکننده
헌신자
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از خردکننده
تصویر خردکننده
पीसनेवाला
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از نذرکننده
تصویر نذرکننده
pendidikasi
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از خردکننده
تصویر خردکننده
menggiling
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از نذرکننده
تصویر نذرکننده
উৎসর্গকারী
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از خردکننده
تصویر خردکننده
บด
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از نذرکننده
تصویر نذرکننده
समर्पक
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از خردکننده
تصویر خردکننده
malen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از نذرکننده
تصویر نذرکننده
dedicatore
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از نذرکننده
تصویر نذرکننده
mtoaji wa kujitolea
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از نذرکننده
تصویر نذرکننده
adayan kişi
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از نذرکننده
تصویر نذرکننده
Widmender
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از نذرکننده
تصویر نذرکننده
dedicador
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از خردکننده
تصویر خردکننده
moliendo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از خردکننده
تصویر خردکننده
macinante
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از خردکننده
تصویر خردکننده
moendo
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از نذرکننده
تصویر نذرکننده
wijder
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از خردکننده
تصویر خردکننده
磨碎的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از نذرکننده
تصویر نذرکننده
посвячуючий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از خردکننده
تصویر خردکننده
mielący
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از نذرکننده
تصویر نذرکننده
посвящающий
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از خردکننده
تصویر خردکننده
мелене
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از نذرکننده
تصویر نذرکننده
ofiarujący
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از خردکننده
تصویر خردکننده
mahlend
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از خردکننده
تصویر خردکننده
шлифующий
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از نذرکننده
تصویر نذرکننده
dedicador
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از خردکننده
تصویر خردکننده
טוחן
دیکشنری فارسی به عبری