آنکه کسب خبر کند و خبری را از محلی به محل دیگر برد، جاسوس، آنکه از روی پلیدی و بهم انداختن مردمان خبری را از کسی یا محلی بکس دیگر رساند. سخن چین. نمام. فتنه انگیز
آنکه کسب خبر کند و خبری را از محلی به محل دیگر برد، جاسوس، آنکه از روی پلیدی و بهم انداختن مردمان خبری را از کسی یا محلی بکس دیگر رساند. سخن چین. نمام. فتنه انگیز
پرچین، دیواری که از بوته های خار و شاخه های درخت در گرداگرد باغ یا کشتزار درست کنند، شاخ و برگ درخت و بوته های خار که بر سر دیوار باغ به ردیف بگذارند تا مانع عبور شود خاربست، خاربند، فلغند، کپر، چپر
پَرچین، دیواری که از بوته های خار و شاخه های درخت در گرداگرد باغ یا کشتزار درست کنند، شاخ و برگ درخت و بوته های خار که بر سر دیوار باغ به ردیف بگذارند تا مانع عبور شود خاربَست، خاربَند، فُلغُند، کَپَر، چَپَر
درختی با شاخه های دراز و باریک و به شکل بوته، برگ های همیشه سبز، گل های سفید و خوشه ای و پوست قهوه ای رنگ که در مناطق گرمسیر می روید، پوست خشک شدۀ این درخت که به عنوان ادویه استفاده می شود و از آن اسانس می گیرند و در ساختن لیکورها نیز استعمال می شود
درختی با شاخه های دراز و باریک و به شکل بوته، برگ های همیشه سبز، گل های سفید و خوشه ای و پوست قهوه ای رنگ که در مناطق گرمسیر می روید، پوست خشک شدۀ این درخت که به عنوان ادویه استفاده می شود و از آن اسانس می گیرند و در ساختن لیکورها نیز استعمال می شود
آنچه برای محافظت گرد باغ و زراعت و دیوارخانه از خار و چوب بند سازند برای عدم دخول مردم و حیوانات موذیه، (غیاث اللغات) (آنندراج) : چنان باغی کزو گلچین نیارد گل برون بردن نه آن باغی که باید خارچین از بیم دزدانش، عرفی (از آنندراج)، رجوع به خار شود، ، که خار بیرون آرد: آن حکیم خارچین استاد بود دست میزد جابجا می آزمود، مولوی، ، منقاش، (زمخشری)، منماص، (زمخشری)
آنچه برای محافظت گرد باغ و زراعت و دیوارخانه از خار و چوب بند سازند برای عدم دخول مردم و حیوانات موذیه، (غیاث اللغات) (آنندراج) : چنان باغی کزو گلچین نیارد گل برون بردن نه آن باغی که باید خارچین از بیم دزدانش، عرفی (از آنندراج)، رجوع به خار شود، ، که خار بیرون آرد: آن حکیم خارچین استاد بود دست میزد جابجا می آزمود، مولوی، ، منقاش، (زمخشری)، منماص، (زمخشری)
نام قریه ای از اعمال بست است و ابوعلی حسین بن لیث بن مدرک خبرینی بستی منسوب بدانجاست وی بسال 377 هجری قمری در حین حج گزاری بدرودحیات گفت. (از معجم البلدان یاقوت حموی). و در انساب سمعانی آمده خبرین نام قریه ای است از اعمال بست
نام قریه ای از اعمال بست است و ابوعلی حسین بن لیث بن مدرک خبرینی بستی منسوب بدانجاست وی بسال 377 هجری قمری در حین حج گزاری بدرودحیات گفت. (از معجم البلدان یاقوت حموی). و در انساب سمعانی آمده خبرین نام قریه ای است از اعمال بست