- خبرنگار
کسی که اخباری کسب میکند و برای روزنامه یا مجله می نویسد
معنی خبرنگار - جستجوی لغت در جدول جو
- خبرنگار (خَ بَ نِ)
آنکه کسب خبر می کند و برای روزنامه یا مجله ای می فرستد. فرق خبرگزار با خبرنگار این است که در اطلاعات روزانه خبرگزار بیشتر به کسانی اطلاق میشود که برای مؤسسه یا مؤسساتی که خبر پخش میکنند، چون رادیو، خبر کسب میکند و به آنها میرساند. ولی خبرنگار به آنهایی اطلاق میشود که برای روزنامه یا مجله ای کسب خبر میکنند و به مجله یا روزنامه میرسانند
- خبرنگار
نویسنده خبر، خبرنگارنده
- خبرنگار ((~. نِ))
کسی که اخبار را برای روزنامه و مجله یا جهت خبرگزاری تهیه کند
- خبرنگار
گزارشگر، نودادنویس
- خبرنگار
مخبر
- خبرنگار
گزارشگر، مخبر
- خبرنگار
مراسلٌ
- خبرنگار
Correspondent, Journalist
- خبرنگار
correspondant, journaliste
- خبرنگار
corrispondente, giornalista
- خبرنگار
رپورٹر , صحافی , صحافی
- خبرنگار
корреспондент , журналист
- خبرنگار
Korrespondent, Journalist
- خبرنگار
кореспондент , журналіст
- خبرنگار
korespondent, dziennikarz
- خبرنگار
记者
- خبرنگار
mwandishi, mwandishi wa habari
- خبرنگار
সংবাদদাতা , সাংবাদিক , সাংবাদিক
- خبرنگار
corresponsal, periodista
- خبرنگار
muhabir, gazeteci
- خبرنگار
기자
- خبرنگار
記者 , ジャーナリスト
- خبرنگار
עֵדוּת , עיתונאי , עיתונאי
- خبرنگار
संवाददाता , पत्रकार , पत्रकार
- خبرنگار
correspondente, jornalista
- خبرنگار
ผู้สื่อข่าว , นักข่าว , นักข่าว
- خبرنگار
correspondent, journalist
- خبرنگار
koresponden, jurnalis
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
شغل و عمل خبرنگار، (صفت نسبی، منسوب به خبرنگار) مربوط به خبرنگار مثلاً جلیقۀ خبرنگاری، به دست آوردن و گزارش دادن خبر
