جدول جو
جدول جو

معنی خبرنگاری

خبرنگاری
شغل و عمل خبرنگار، (صفت نسبی، منسوب به خبرنگار) مربوط به خبرنگار مثلاً جلیقۀ خبرنگاری، به دست آوردن و گزارش دادن خبر
تصویری از خبرنگاری
تصویر خبرنگاری
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با خبرنگاری

خبرنگاری

خبرنگاری
عمل خبرنگار. عمل مخبر. عمل جمعآوری کننده خبر
لغت نامه دهخدا

خبرنگار

خبرنگار
کسی که اخباری کسب میکند و برای روزنامه یا مجله می نویسد
خبرنگار
فرهنگ فارسی عمید

خبرنگار

خبرنگار
کسی که اخبار را برای روزنامه و مجله یا جهت خبرگزاری تهیه کند
خبرنگار
فرهنگ فارسی معین