جدول جو
جدول جو

معنی خالص - جستجوی لغت در جدول جو

خالص
سره، ناب، زدوده
تصویری از خالص
تصویر خالص
فرهنگ واژه فارسی سره
خالص
ساده، ناب، صافی، بی غش، بی آمیغ
تصویری از خالص
تصویر خالص
فرهنگ لغت هوشیار
خالص
ناب، سره، پاک، بی آلایش، بدون ظرف مثلاً وزن خالص
تصویری از خالص
تصویر خالص
فرهنگ فارسی عمید
خالص
((لِ))
بی آمیغ، بی آلایش
تصویری از خالص
تصویر خالص
فرهنگ فارسی معین
خالص
Pure, Unadulterated
تصویری از خالص
تصویر خالص
دیکشنری فارسی به انگلیسی
خالص
чистый , неразбавленный
دیکشنری فارسی به روسی
خالص
rein, unverdorben
دیکشنری فارسی به آلمانی
خالص
чистий , незабруднений
دیکشنری فارسی به اوکراینی
خالص
czysty, nieskażony
دیکشنری فارسی به لهستانی
خالص
纯净的 , 未掺杂的
دیکشنری فارسی به چینی
خالص
puro, não adulterado
دیکشنری فارسی به پرتغالی
خالص
puro, non adulterato
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
خالص
puro, no adulterado
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
خالص
pur, non adulteré
دیکشنری فارسی به فرانسوی
خالص
puur, onvervalst
دیکشنری فارسی به هلندی
خالص
บริสุทธิ์
دیکشنری فارسی به تایلندی
خالص
murni
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
خالص
نقيٌّ , نقيٌّ
دیکشنری فارسی به عربی
خالص
शुद्ध , अप्राकृतिक
دیکشنری فارسی به هندی
خالص
טהור , טהור
دیکشنری فارسی به عبری
خالص
純粋な , 未加工の
دیکشنری فارسی به ژاپنی
خالص
순수한
دیکشنری فارسی به کره ای
خالص
saf
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
خالص
safi, isiyochanganywa
دیکشنری فارسی به سواحیلی
خالص
বিশুদ্ধ , বিশুদ্ধ
دیکشنری فارسی به بنگالی
خالص
خالص
دیکشنری فارسی به اردو

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خالصی
تصویر خالصی
سارا، سارایی
فرهنگ واژه فارسی سره
مونث خالص بی آلایش ناب، دیوانهیرزمین و ساختمان به ویژه زمین های کشاورزی که از آ ن دیوان (دولت) است، ویس زمین و باغی که روستا خاوند (ارباب) برای خود نگاه می دارد و برای کشت و آبادی به کشاورزان نمی سپارد مونث خالص، زمین متعلق بدولت، زمینی که ارباب آنرا از تقسیم میان دهقانان و باصطلاح پشک انداختن مستثنی میدارد و خود راسا آنرا زراعت میکند (بیشتر در کردستان)،جمع خالصجات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خالصه
تصویر خالصه
ویژگی ملکی که متعلق به دولت یا خاندان سلطنتی باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خالصه
تصویر خالصه
((لِ ص))
زمینی که متعلق به دولت باشد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مخالص
تصویر مخالص
شخص خالص و بی ریا در دوستی
فرهنگ فارسی عمید
یکرنگ راستباز رو راست کسی که در دوستی خالص است با صفا بیریا: استرضا حوانب ازموالف و مجانب... و منافق ومناصح و مخالص و مماذق تمام باتمام رسانید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خالق
تصویر خالق
(پسرانه)
به وجود آورنده، پدیدآورنده، از نامهای خداوند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از خالد
تصویر خالد
(پسرانه)
پاینده، جاوید
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از خالی
تصویر خالی
تهی، ونگ
فرهنگ واژه فارسی سره