جدول جو
جدول جو

معنی خاضعین - جستجوی لغت در جدول جو

خاضعین
(ضِ)
جمع واژۀ خاضع. لقبی است که بر طبق نامۀ تنسر در قدیم به ایرانیان می داده اند
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نامعین
تصویر نامعین
آنچه معین و مشخص نباشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تابعین
تصویر تابعین
تابع ها، پیروها، پیروی کننده ها، دنبال کننده ها، مطیع ها، تابعی ها، کنایه از تحت تاثیرها، جمع واژۀ تابع
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خارچین
تصویر خارچین
پرچین، دیواری که از بوته های خار و شاخه های درخت در گرداگرد باغ یا کشتزار درست کنند، شاخ و برگ درخت و بوته های خار که بر سر دیوار باغ به ردیف بگذارند تا مانع عبور شود
خاربست، خاربند، فلغند، کپر، چپر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خارصین
تصویر خارصین
روی از توپال ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خادمین
تصویر خادمین
جمع خادم، زاوران جمع خام خدمتگزان: خادمین درگاه
فرهنگ لغت هوشیار
جمع دافع، رانایان سپوزکان جمع دافع این جمع در عربی حالت نصبی و جری استعمال شود ولی در فارسی مراعات این قاعده نکنند
فرهنگ لغت هوشیار
یار دیدگان آنان که یاران پیامبر را دیده اند جمع تابع. تابعان، آنانکه اصحاب رسول صلی الله علیه و آله را دیده باشند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شافعین
تصویر شافعین
جمع شافع در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خافقین
تصویر خافقین
مشرق و مغرب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راکعین
تصویر راکعین
جمع راکع در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طایعین
تصویر طایعین
طایع در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طالعین
تصویر طالعین
دو جگر رگ جگر رگان تثنیه طالع دو رگ جگر
فرهنگ لغت هوشیار
اخلاقی که در مردم ترکیب یافته باشد از خوردن و نوشیدن و غیر آن که دفعش ممکن نباشد سرشت، مهرزن، چاپ کننده طبع کننده چاپچی، جمع طابعین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قاطعین
تصویر قاطعین
جمع قاطع، سلاک نشینان، مستاجرین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قانعین
تصویر قانعین
جمع قانع، بسند کاران، کم خواهان، مزدوران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نامعین
تصویر نامعین
چیزی که محقق و معین نباشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از واضعین
تصویر واضعین
جمع واضع در حالت نصبی و جری (در فارسی مراهعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تابعین
تصویر تابعین
((بِ))
جمع تابع، تابعان، آنان که اصحاب رسول را دیده باشند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خافقین
تصویر خافقین
((فِ قِ))
مشرق و مغرب، خاور و باختر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نامعین
تصویر نامعین
Indeterminate
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از نامعین
تصویر نامعین
indéterminé
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از نامعین
تصویر نامعین
indeterminado
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از نامعین
تصویر نامعین
indeterminado
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از نامعین
تصویر نامعین
nieokreślony
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از نامعین
تصویر نامعین
неопределённый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از نامعین
تصویر نامعین
невизначений
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از نامعین
تصویر نامعین
onbepaald
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از نامعین
تصویر نامعین
unbestimmt
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از نامعین
تصویر نامعین
indeterminato
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از نامعین
تصویر نامعین
अनिश्चित
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از نامعین
تصویر نامعین
অনির্ধারিত
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از نامعین
تصویر نامعین
불확실한
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از نامعین
تصویر نامعین
isiyojulikana
دیکشنری فارسی به سواحیلی