جدول جو
جدول جو

معنی خازنده - جستجوی لغت در جدول جو

خازنده
خواستگاری از دختر
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از یازنده
تصویر یازنده
قصد کننده، آهنگ کننده، دست اندازنده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نازنده
تصویر نازنده
ناز کننده، فخر کننده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سازنده
تصویر سازنده
کسی که چیزی می سازد و درست می کند، پرفایده، در موسیقی نوازنده، ساز زننده،
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خاینده
تصویر خاینده
جونده، کسی که چیزی را با دندان نرم می کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بازنده
تصویر بازنده
بازی کننده، مقابل برنده، کسی که در مسابقه، قمار و مانند آن شکست بخورد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تازنده
تصویر تازنده
دونده، دواننده، تاخت و تازکننده
فرهنگ فارسی عمید
آنکه ناز و امتناع کندظنکه استغنا نماید، فخرکننده مباهی. یاسرو نازنده. سرو بالنده سرو ناز، قامت راست: همان سرونازنده شد چون کمان ندارم گمان گر سرآید زمان، معشوق راست بالا: سرو نازنده پیش چشمه آب بهتر از راستی ندید جواب. (نظامی لغ)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تازنده
تصویر تازنده
دونده تند رو، دواننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بازنده
تصویر بازنده
بازی کننده، مقابل برنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خیزنده
تصویر خیزنده
جهنده جست زننده، آنکه از زمین بلند شود و بپا ایستد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خوازنده
تصویر خوازنده
عروس، نامزد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خاونده
تصویر خاونده
خداوند صاحب
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه چیزی میسازد صانع عامل، آماده کننده تهیه کننده، بنا بانی عمارت کننده، پدید آورنده امری تازه اختراع کننده مخترع مبدع موجد، جاعل، سازگار سازوار، نوازش کننده دلگرم کننده، بخشنده، علاج کننده موثر مفید (دارو)، ساز زننده نوازنده، کسی که آهنگ موسیقی سازد مصنف موسیقی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یازنده
تصویر یازنده
آهنگ و اداره کننده، قصد کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تازنده
تصویر تازنده
((زَ دِ))
دونده، تندرو، دواننده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نازنده
تصویر نازنده
((زَ دِ))
نازکننده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از یازنده
تصویر یازنده
((زَ د))
قصدکننده، آهنگ کننده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بازنده
تصویر بازنده
((زَ دِ))
دارای باخت، شکست خورده، ناموفق، ناکام
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سازنده
تصویر سازنده
تولیدگر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از یازنده
تصویر یازنده
قصد کننده
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از سازنده
تصویر سازنده
Constructive, Builder, Fabricator
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از سازنده
تصویر سازنده
constructeur, constructif, fabricant
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از سازنده
تصویر سازنده
Bauherr, konstruktiv, Fabrikant
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از سازنده
تصویر سازنده
будівельник , конструктивний , виробник
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از سازنده
تصویر سازنده
budowniczy, konstruktywny, producent
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از سازنده
تصویر سازنده
建筑工人 , 建设性的 , 制造商
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از سازنده
تصویر سازنده
construtor, construtivo, fabricante
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از سازنده
تصویر سازنده
costruttore, costruttivo, produttore
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از سازنده
تصویر سازنده
constructor, constructivo, fabricante
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از سازنده
تصویر سازنده
строитель , конструктивный , производитель
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از سازنده
تصویر سازنده
bouwer, constructief, fabrikant
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از سازنده
تصویر سازنده
निर्माणकर्ता , रचनात्मक , निर्माता
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از سازنده
تصویر سازنده
pembangun, konstruktif, pembuat
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از سازنده
تصویر سازنده
건축가 , 건설적인 , 제조업체
دیکشنری فارسی به کره ای