جدول جو
جدول جو

معنی خارچی - جستجوی لغت در جدول جو

خارچی
چیز خوب، تنقلات کودکانه، سوغات
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خارجی
تصویر خارجی
مربوط به خارج از کشور، بیگانه، تهیه شده در خارج از کشور، مقابل داخلی
آنچه مربوط به بیرون و ظاهر چیزی باشد، بیرونی
کسی که بر خلیفۀ وقت خروج کند
کسی که معتقد به مذهب خوارج باشد
فرهنگ فارسی عمید
کسی که در کوچه و بازار مطلب یا حکمی را با آواز بلند به اطلاع مردم می رسانده است، جار زننده،
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خارچین
تصویر خارچین
پرچین، دیواری که از بوته های خار و شاخه های درخت در گرداگرد باغ یا کشتزار درست کنند، شاخ و برگ درخت و بوته های خار که بر سر دیوار باغ به ردیف بگذارند تا مانع عبور شود
خاربست، خاربند، فلغند، کپر، چپر
فرهنگ فارسی عمید
آنچه برای محافظت گرد باغ و زراعت و دیوارخانه از خار و چوب بند سازند برای عدم دخول مردم و حیوانات موذیه، (غیاث اللغات) (آنندراج) :
چنان باغی کزو گلچین نیارد گل برون بردن
نه آن باغی که باید خارچین از بیم دزدانش،
عرفی (از آنندراج)،
رجوع به خار شود،
،
که خار بیرون آرد:
آن حکیم خارچین استاد بود
دست میزد جابجا می آزمود،
مولوی،
، منقاش، (زمخشری)، منماص، (زمخشری)
لغت نامه دهخدا
تصویری از جارچی
تصویر جارچی
منادی، ندا کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خارجی
تصویر خارجی
منسوب به خارج و خارجه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گارچی
تصویر گارچی
ورتیونران
فرهنگ لغت هوشیار
کسی که خبر یا حکمی را با صدای بلند در کوچه و خیابان به گوش مردم می رساند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خارجی
تصویر خارجی
((رِ))
بیرونی، بیگانه، در قدیم به مخالفان خلیفه می گفتند، جمع خوارج
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خارجی
تصویر خارجی
انیرانی، بیگانه، فرنگی، بیرونی
فرهنگ واژه فارسی سره
پرچین، حصارخاری، خاربست، خاربند، خارکش
متضاد: گلچین
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از خارکی
تصویر خارکی
Thorniness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از خارجی
تصویر خارجی
External, Exterior, Foreign, Outer, Outgoing, Exterior
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از خارکی
تصویر خارکی
épineux
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از خارجی
تصویر خارجی
extérieur, externe, étranger, extraverti
دیکشنری فارسی به فرانسوی
کادو چیز خوب، تنقلاتی که بیشتر مورد استفاده ی کودکان است
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از خارجی
تصویر خارجی
extern, buitenlands, extravert
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از خارجی
تصویر خارجی
exterior, externo, estrangeiro, extrovertido
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از خارکی
تصویر خارکی
espinosidad
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از خارجی
تصویر خارجی
exterior, externo, extranjero, extrovertido
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از خارکی
تصویر خارکی
spinosità
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از خارجی
تصویر خارجی
esterno, straniero, estroverso
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از خارکی
تصویر خارکی
espinhosidade
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از خارجی
تصویر خارجی
äußerlich, Außen-, extern, fremd, äußere, outgoing
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از خارکی
تصویر خارکی
多刺性
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از خارجی
تصویر خارجی
外部的 , 外部 , 外国的 , 外向的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از خارکی
تصویر خارکی
kolczastość
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از خارجی
تصویر خارجی
zewnętrzny, zagraniczny, towarzyski
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از خارکی
تصویر خارکی
колючість
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از خارجی
تصویر خارجی
зовнішній , іноземний , комунікабельний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از خارکی
تصویر خارکی
Stacheligkeit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از خارکی
تصویر خارکی
колючесть
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از خارجی
تصویر خارجی
внешний , иностранный , общительный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از خارکی
تصویر خارکی
stekeligheid
دیکشنری فارسی به هلندی