مربوط به خارج از کشور، بیگانه، تهیه شده در خارج از کشور، مقابل داخلی آنچه مربوط به بیرون و ظاهر چیزی باشد، بیرونی کسی که بر خلیفۀ وقت خروج کند کسی که معتقد به مذهب خوارج باشد
مربوط به خارج از کشور، بیگانه، تهیه شده در خارج از کشور، مقابلِ داخلی آنچه مربوط به بیرون و ظاهر چیزی باشد، بیرونی کسی که بر خلیفۀ وقت خروج کند کسی که معتقد به مذهب خوارج باشد
پرچین، دیواری که از بوته های خار و شاخه های درخت در گرداگرد باغ یا کشتزار درست کنند، شاخ و برگ درخت و بوته های خار که بر سر دیوار باغ به ردیف بگذارند تا مانع عبور شود خاربست، خاربند، فلغند، کپر، چپر
پَرچین، دیواری که از بوته های خار و شاخه های درخت در گرداگرد باغ یا کشتزار درست کنند، شاخ و برگ درخت و بوته های خار که بر سر دیوار باغ به ردیف بگذارند تا مانع عبور شود خاربَست، خاربَند، فُلغُند، کَپَر، چَپَر
آنچه برای محافظت گرد باغ و زراعت و دیوارخانه از خار و چوب بند سازند برای عدم دخول مردم و حیوانات موذیه، (غیاث اللغات) (آنندراج) : چنان باغی کزو گلچین نیارد گل برون بردن نه آن باغی که باید خارچین از بیم دزدانش، عرفی (از آنندراج)، رجوع به خار شود، ، که خار بیرون آرد: آن حکیم خارچین استاد بود دست میزد جابجا می آزمود، مولوی، ، منقاش، (زمخشری)، منماص، (زمخشری)
آنچه برای محافظت گرد باغ و زراعت و دیوارخانه از خار و چوب بند سازند برای عدم دخول مردم و حیوانات موذیه، (غیاث اللغات) (آنندراج) : چنان باغی کزو گلچین نیارد گل برون بردن نه آن باغی که باید خارچین از بیم دزدانش، عرفی (از آنندراج)، رجوع به خار شود، ، که خار بیرون آرد: آن حکیم خارچین استاد بود دست میزد جابجا می آزمود، مولوی، ، منقاش، (زمخشری)، منماص، (زمخشری)