جدول جو
جدول جو

معنی خاروس - جستجوی لغت در جدول جو

خاروس
(پسرانه)
نام یکی از فرماندهان اسکندر مقدونی
تصویری از خاروس
تصویر خاروس
فرهنگ نامهای ایرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خارور
تصویر خارور
خاردار، دارای خار مثلاً گل خاردار، سیم خاردار، در علم زیست شناسی کرمی کوچک، از آفت های مهم پنبه، با طولی حدود ۱۵ میلی متر، رنگ سبز زیتونی یا قهوه ای، خال های تیره رنگ و برآمدگی های کوتاه به شکل خار که در مصر و هند بسیار پیدا می شود و غوزه و شاخه های جوان پنبه را از بین می برد، کرم خاردار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فاروس
تصویر فاروس
فانوس دریایی، چراغی که در بندرگاه بر سر برج برای راهنمایی کشتی ها نصب می کنند، چراغ دریایی، فار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اروس
تصویر اروس
عروس
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اروس
تصویر اروس
کا متاع. روس، روسی از مردم روسیه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اروس
تصویر اروس
(دخترانه)
در اساطیر یونان، خدای عشق، سفید، درخشان، زیبا
فرهنگ نامهای ایرانی
مرغ نر خانگی از راسته ماکیان که دارای نژاد های مختلف است. یا خروس بی محل (بی هنگام) کسی که کارها را بیموقع و بیجا انجام دهد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اروس
تصویر اروس
ارس، روسیه، از مردم روسیه، روسی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اروس
تصویر اروس
متاع، آنچه بتوان خرید یا فروخت، کالا، اسباب، مال، برای مثال یک روز چارپای ببردستم از گله / روز دگر اروس و قماش از نهاندره (پوربهای جامی - لغتنامه - اروس)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خروس
تصویر خروس
جنس نر از مرغ خانگی، خروچ، خره، خروه، دیک، ابوالیقظان
خروس کولی: در علم زیست شناسی پرنده ای وحشی شبیه خروس و بزرگ تر از کبوتر با پاهای دراز، بال های بزرگ، دم پهن، چشم های درشت و کاکلی از پر که بیشتر در کنار آب ها و سبزه زارها به سر می برد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اروس
تصویر اروس
کالا، متاع
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اروس
تصویر اروس
((اُ))
روس، روسی، از مردم روسیه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خروس
تصویر خروس
((خُ))
مرغ نر خانگی از راسته ماکیان، خروچ، خرو
خروس بی محل: کنایه از کسی که کارها را بی موقع و بی جا انجام دهد
خروس جنگی: خروسی که برای خروس بازی تربیت کنند، آدم شرور و دعواطلب، خروچ
فرهنگ فارسی معین