متاع، آنچه بتوان خرید یا فروخت، کالا، اسباب، مال، برای مِثال یک روز چارپای ببردستم از گله / روز دگر اروس و قماش از نهاندره (پوربهای جامی - لغتنامه - اروس)
متاع. کالا. (برهان) (جهانگیری). اسباب. (برهان). آخریان: یک روز چارپای ببردستم از گله روز دگر اروس و قماش از نهاندره. پوربهای جامی، آنکه دو دندان علیای او دراز باشد. (منتهی الارب). درازدندان. (زوزنی). دندان دراز. (مهذب الاسماء). ج، روق. (منتهی الارب)