- خائف
- ترسان، ترسنده
معنی خائف - جستجوی لغت در جدول جو
- خائف
- ترسان، ترسناک، بیمناک، ترسیده، کسی که دچار بیم و ترس شده
وحشت زده، هراسیده، مرعوب، متوحّش، رعیب، چغزیده، نهازیده، مروع
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
دشمن یار
در فارسی رئوف مهربان، می، مهربان دلنازک
شیربیشه، همرس ناسره (همرس درم) زوزن نبهره
شمشیردار شمشیر زن
ستمگر، جائر
گول، احمق، نا نجیب
درخشندگی که چشم را خیره کند، رباینده
رونده، در آینده، برنده
چشمه ای که آبش فرو رفته است
خرما بان نگهبان خرماستان
خیانت کار، دغلباز
نگهدارنده، خودخواه مرد، ترفند کار
ملخ
فرو رونده در آب
ناتوان
دشوار
مایوس و بی بهره، نومید، نا امید
ترسنده ترسان هراسان (همواره خایف است)، جمع خایفین
جمع خلیفه، جانشینان جمع خلیفه. جانشینان، جانشینان پیغمبر صلی الله علیه و آله پیشوایان امت
خیانت کننده، خیانت کار، دغل و نادرست
فرورونده، فرورونده در آب، فرورونده در امری
پیرا گرد، پندار شبانه طواف کننده، شبگرد عسس
مرغواگوی آن که از رفتار پرندگان پیش بینی کند
چهره شناس، پی شناس پی پر قیافه شناس، پی شناس پی بر، جمع قافه قایفین (قائفین)
درخشندگی خیره کننده
Traitor
предатель
Verräter
зрадник
zdrajca