جدول جو
جدول جو

معنی حوافر - جستجوی لغت در جدول جو

حوافر
حافرها، گود کننده ها، کننده های زمین، سم ها، سنب ها، سم های ستور، جمع واژۀ حافر
تصویری از حوافر
تصویر حوافر
فرهنگ فارسی عمید
حوافر
جمع حافر. کاوش کنندگان حفر کنندگان، سمهای چارپایان
تصویری از حوافر
تصویر حوافر
فرهنگ لغت هوشیار
حوافر
((فِ))
جمع حافر، حفر کنندگان
تصویری از حوافر
تصویر حوافر
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از حافر
تصویر حافر
گود کننده، کنندۀ زمین، جمع حوافر، سم، سنب، سم ستور
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از وافر
تصویر وافر
بسیار، زیاد، فراوان، به طور فراوان، اورت، معتدٌ به، بی اندازه، غزیر، مفرط، موفّر، جزیل، متوافر، درغیش، موفور، عدیده، خیلی، به غایت، کثیر
در علوم ادبی در علم عروض بحری که از تکرار سه یا چهار بار مفاعلتن حاصل می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از توافر
تصویر توافر
فراوان شدن، بسیار شدن چیزی، فراوانی و وسعت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ذو الحوافر
تصویر ذو الحوافر
سمدار دارای سمها (جانور) سم دار خداوند سنب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ذوات الحوافر
تصویر ذوات الحوافر
ذوات الحافر: سم داران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وافر
تصویر وافر
بسیار، فراوان، افزون
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توافر
تصویر توافر
بسیار شدن مال و متاع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حافر
تصویر حافر
گود کننده، حفر کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اوافر
تصویر اوافر
فراوان تر رسا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ذوی الحوافر
تصویر ذوی الحوافر
صاحبان سم سمداران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توافر
تصویر توافر
((تَ فُ))
بسیار شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از حافر
تصویر حافر
((فِ))
حفر کننده، سم، جمع حوافر، کفش چوبی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از وافر
تصویر وافر
((فِ))
فراوان، زیاد
فرهنگ فارسی معین