کامل، درست وحسابی مثلاً کتک جانانه، دلبر زیبا و بسیار دوست داشتنی که عاشقش او را مانند جان خود دوست دارد، معشوق، محبوب، برای مثال سینه ام زآتش دل در غم جانانه بسوخت / آتشی بود دراین خانه که کاشانه بسوخت (حافظ - ۵۲)
کامل، درست وحسابی مثلاً کتک جانانه، دلبر زیبا و بسیار دوست داشتنی که عاشقش او را مانند جان خود دوست دارد، معشوق، محبوب، برای مِثال سینه ام زآتش دل در غم جانانه بسوخت / آتشی بود دراین خانه که کاشانه بسوخت (حافظ - ۵۲)
حمن. کنه های ریزه. (منتهی الارب). حمنانه یکی آن. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). کنۀ خرد. (مهذب الاسماء). اول آن را قمقامه گویند که کنه بسیار خرد و کوچک است سپس حمنان سپس قراد سپس حلمه سپس عل و طلح، انگوریست خرددانه در طائف. و گویند دانه های خرد میان دانۀ بزرگ در انگور. (منتهی الارب) (اقرب الموارد)
حمن. کنه های ریزه. (منتهی الارب). حمنانه یکی آن. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). کنۀ خرد. (مهذب الاسماء). اول آن را قمقامه گویند که کنه بسیار خرد و کوچک است سپس حمنان سپس قراد سپس حلمه سپس عل و طلح، انگوریست خرددانه در طائف. و گویند دانه های خرد میان دانۀ بزرگ در انگور. (منتهی الارب) (اقرب الموارد)
استن حنانه، نام ستونی است که از چوب بود و حضرت رسول پشت بدان تکیه داده خطبه میخواندند و چون منبر مقرر شد و بر منبر برآمدند و خطبه خواندند، از آن ستون ناله برآمد مانند طفلی که از مادر جدا شود. (غیاث) (آنندراج) : استن حنانه از هجر رسول ناله میزدهمچو ارباب عقول. مولوی. گرنبودی چشم دل حنانه را چون بدیدی هجر آن فرزانه را. مولوی
استن حنانه، نام ستونی است که از چوب بود و حضرت رسول پشت بدان تکیه داده خطبه میخواندند و چون منبر مقرر شد و بر منبر برآمدند و خطبه خواندند، از آن ستون ناله برآمد مانند طفلی که از مادر جدا شود. (غیاث) (آنندراج) : استن حنانه از هجر رسول ناله میزدهمچو ارباب عقول. مولوی. گرنبودی چشم دل حنانه را چون بدیدی هجر آن فرزانه را. مولوی
زن مالدار که جهت مالش نکاح کنند و وی بر شوی منت نهد. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد). زن مالدار که از برای مال وی را نکاح کنند و او از جهت مال و دولتی که دارد بر شوی خود منت نهد. (ناظم الاطباء) : از پنج زن حذر واجب بود: حنانه ومنانه و انانه... و اما منانه زنی بود متموله که به مال خود بر شوهر منت نهد. (اخلاق ناصری) ، مؤنث منان. (اقرب الموارد). رجوع به منان شود
زن مالدار که جهت مالش نکاح کنند و وی بر شوی منت نهد. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد). زن مالدار که از برای مال وی را نکاح کنند و او از جهت مال و دولتی که دارد بر شوی خود منت نهد. (ناظم الاطباء) : از پنج زن حذر واجب بود: حنانه ومنانه و انانه... و اما منانه زنی بود متموله که به مال خود بر شوهر منت نهد. (اخلاق ناصری) ، مؤنث منان. (اقرب الموارد). رجوع به منان شود