- حمحم
- گاو زبان از گیاهان، سیاه از رنگ ها گاو زبان
معنی حمحم - جستجوی لغت در جدول جو
- حمحم ((حِ حِ یا حُ حُ))
- گل گاوزبان
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بانگ کردن اسب وقت جو خواستن
بانگ کردن چهارپایان
اسبی که بانگ کند
گرمابه
پودنه بستانی
کبوتر، هر نوع مرغ طوقدار گرمابه، محل شستن سر و بدن گرمابه، محل شستن سر و بدن
پودنه بستانی از گیاهان فرنجمشک ریحان سبز
قریب و خویشاوند
محلی برای شستشوی بدن، گرمابه
کبوتر، نام عمومی گروهی از پرندگان با سر کوچک، گردن کوتاه و پرهای انبوه که انوع اهلی آن برای نمایش و تفریح یا بردن نامه استفاده می شود
پودنۀ بستانی، گیاهی با برگ های پهن شبیه برگ بستان افروز
آب گرم، دوست، گرم
قضا و قدر، مرگ، موت
دوست نزدیک