- حفیظه
- خشم غضب، خنگ و نبرد
معنی حفیظه - جستجوی لغت در جدول جو
- حفیظه
- نگهداری و بازداشت از ناروا، حمیت، غضب، خشم
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
چشم پنام (تعویذ)، خشم گرفتن، رگداشت (غیرت) خشم غضب، خنگ و نبرد
گور کنده گودال کنده، کاویده، چاه، گریچه (نقب زیرزمین) گودال مغاک، قبر گور، جمع حفایر (حفائر)
پا برهنگی، پا سودگی
نگهبان، نگاهدار، زنهار دار نگاهبان نگاهدار مراقب: (خدا حفیظ و علیم است)
جمع حافظ، نگهبانان، فرشتگان نگهبان جمع حافظ. نگاهبان: (دستور اکید بحفظه برای نگاهبانی وی داد)، از بر کنندگان: حفظه قرآن
نگه دارنده، نگهبان، مراقبت کننده، از نام های خداوند
حافظ ها، حفظ کننده ها، نگه دارنده ها، نگهبان ها، نگهدارها، ازبردارنده ها، ویژگی کسانی که تمام یا بخشی از قرآن را حفظ کرده اند، جمع واژۀ حافظ