- حصرم
- غوره ساییده، خرمای خام خرمای نارس، انگور نارس غوره کنشتو غوره انگور انگور نارس
معنی حصرم - جستجوی لغت در جدول جو
- حصرم
- غوره، دانه های ترش و نارس انگور که هنوز نرسیده و شیرین نشده باشد
- حصرم ((حِ رِ))
- غوره انگور، میوه نارس
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
خورشید ماهی
چابکی کردن
چابکی کردن، پایداری و بردباری کردن، بریده شدن، گذشتن، به سر آمدن
ناروا شدن، حرمت احرام به حج، اهل و عیال مرد، حرمت که حفاظت آن واجب است احرام به حج، اهل و عیال مرد، حرمت که حفاظت آن واجب است گرداگرد مکه، پیرامون کعبه، حرم خدای، گرداگرد خانه خدا گرداگرد مکه، پیرامون کعبه، حرم خدای، گرداگرد خانه خدا
شکستن، تیز دادن
فرا گرفتن همه را بخیل، مردی گران جان که هیچ خیر ندهد بخیل، مردی گران جان که هیچ خیر ندهد احاطه، محاصره احاطه، محاصره
بریدن، قطع کردن، سخن کسی را بریدن جماعت مردم
گرداگرد مزار امامان یا اماکن مقدس، قسمتی از خانۀ اعیان که تحت حمایت مرد بوده است و اهل و عیال وی در آن اقامت داشتند، اندرونی، حرمسرا، کنایه از همسر یا دختران مرد که در اندرونی زندگی می کنند، کنایه از کعبه
دور چیزی را گرفتن، احاطه کردن مثلاً حصر آبادان
شمارش کردن
انحصار
شمارش کردن
انحصار
در نطق و سخن درماندن، تنگدل شدن، تنگدلی، بخل، عجز در سخن
حرمت، احترام، عزّت، حرام بودن، احترام و فروتنی در برابر اوامر و نواهی الهی، انجام دادن امور حرام