معنی تصرم تصرم((تَ صَ رُّ)) چابکی کردن، بریده شدن، پایداری و بردباری کردن تصویر تصرم فرهنگ فارسی معین
تصرم تصرم جلدی کردن. (تاج المصادر بیهقی). چابکی کردن و نیک رسا شدن در کار. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). تجلد. (اقرب الموارد) ، پاره پاره شدن. (تاج المصادر بیهقی). بریده گردیدن. (منتهی الارب) (از آنندراج) (ناظم الاطباء). تقطع. (اقرب الموارد) ، سپری شدن سال، انقطاع و سکون جنگ. (از اقرب الموارد) لغت نامه دهخدا
حصرم حصرم غوره ساییده، خرمای خام خرمای نارس، انگور نارس غوره کنشتو غوره انگور انگور نارس فرهنگ لغت هوشیار