جدول جو
جدول جو

معنی حز - جستجوی لغت در جدول جو

حز
(حَ ز ز)
موضعی است به سراه که میان یمن و تهامه است و معدن لاژورد دارد، و سومین سراه به حساب آید. (معجم البلدان). رجوع به سراه شود
لغت نامه دهخدا
حز
(تَ شَنْ نُ)
بریدن. بریدن سر یا اندامی دیگر. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). قطع. بریدن گیاه و موی و مثل آن، خراشیدن. خراش دادن، رخنه در چیزی افکندن. رخنه در چوب افکندن. (تاج المصادر بیهقی) ، افزون شدن در شرف و کرم، اندازه کردن. فرض و تقدیر کردن
لغت نامه دهخدا
حز
(حَ ز ز)
رخنه و بریدگی در چیزی. فرجه. ج، حزوز، نزد اطباء تفرق اتّصالی در وسط عضله بعرض. جدا ساختن پیوندیست که در وسط عضله میباشد از طریق پهنا. (بحر الجواهر) ، رخنۀ کمان. (مهذب الاسماء) ، وقت. هنگام، زمین مغاک، مرد زشت کلام. مرد درشت کلام
لغت نامه دهخدا
حز
بریدن سر یا اندامی دیگر
تصویری از حز
تصویر حز
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از حزین
تصویر حزین
(پسرانه)
اندوهگین، غمگین، لقب یکی از شاعران قرن دوازدهم، حزین لاهیجی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از حزم
تصویر حزم
استوار کردن، استوار بستن، تباه کردن، بریدن و کم کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حزن انگیز
تصویر حزن انگیز
آنچه احساس اندوه برانگیزاند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حزن
تصویر حزن
اندوه، غم، غمگینی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حزمه
تصویر حزمه
دسته، بند هیزم و کاغذ و علف و جز آن، توپ، تخت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حزمر
تصویر حزمر
شاه، ملک، پادشاه
فرهنگ لغت هوشیار
زفتی، تنگاندن تنگ کردن، تیز دادن، پیچیدن، افشردن دسته گروه، گروه مرغان، پالان کوچک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حزک
تصویر حزک
فشردن، ریسمان بستن، کوفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حزقل
تصویر حزقل
تنگخوی، نام پیامبری است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حزن آور
تصویر حزن آور
صاحب حزن: (قیافه حزن آور دارد)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حزز
تصویر حزز
سختی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حزر
تصویر حزر
تقدیر کردن، تخمین نمودن، دید زدن، برآورد کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حزب سیاسی
تصویر حزب سیاسی
با هماد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حزب بازی
تصویر حزب بازی
ایجاد و تشکیل حزب بمنظور استفاده های مادی: (او درین حزب بازیها وارد نیست)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حزن آلود
تصویر حزن آلود
اندوهناک محزون حزن آور: (چهره ای حزن آلود داشت)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حزنبل الما
تصویر حزنبل الما
هزار برگ آبی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حزنان
تصویر حزنان
اندوهناک، محزون
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حزنبل
تصویر حزنبل
بلند زهار، بر آمده، هزار برگ از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حزور
تصویر حزور
کودک نارسید (نابالغ) مرد ناتوان، کودک نارسید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حزوم
تصویر حزوم
جمع حزم، پشته ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حزیب
تصویر حزیب
کار سخت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حزیران
تصویر حزیران
ماه نهم از سال سریانی بین ایار و تموز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حزیز
تصویر حزیز
کوشا مرد، زمین پر سنگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حزیزان
تصویر حزیزان
نام ماهی رومی برابر با ماه ششم سال خورشیدی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حزیق
تصویر حزیق
گروه چپیره (جماعت)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حزیقه
تصویر حزیقه
جماعت، گروه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حزیم
تصویر حزیم
مرد دانا و هوشیار در کار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حزین
تصویر حزین
اندوهگین، غمناک، افسرده، مهموم، مغموم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حزب الله
تصویر حزب الله
خداپرستان گروه خدا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حزن
تصویر حزن
اندوه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از حزن انگیز
تصویر حزن انگیز
اندوه بار
فرهنگ واژه فارسی سره