حرکت (Action) فرمانی است که کارگردان سر صحنه فیلم برای شروع کار به بازیگران میدهد. این فرمان معمولا بعد از آمادگی نور، صدا و دوربین صادر می شود و کارگردان به ترتیب می گوید `نور، صدا، دوربین` و اگر ایرادی درعملکرد شروع این مرحله پیش نیاید، دستور `حرکت` می دهد، اکشن به رویداد مقابل دوربین نیز گفته می شود. در اصطلاح به فیلمهای پر زد وخورد با حرکات فراوان دوربین و ریتم پرهیجان و سریع تدوین نیز گفته می شود.
حرکت (Action) فرمانی است که کارگردان سر صحنه فیلم برای شروع کار به بازیگران میدهد. این فرمان معمولا بعد از آمادگی نور، صدا و دوربین صادر می شود و کارگردان به ترتیب می گوید `نور، صدا، دوربین` و اگر ایرادی درعملکرد شروع این مرحله پیش نیاید، دستور `حرکت` می دهد، اکشن به رویداد مقابل دوربین نیز گفته می شود. در اصطلاح به فیلمهای پر زد وخورد با حرکات فراوان دوربین و ریتم پرهیجان و سریع تدوین نیز گفته می شود.
مایعی ترش که بخش اصلی آن اسیداستیک و آب است و از انگور، خرما، انجیر و بعضی میوه های آب دار دیگر به دست می آید و در داروسازی برای حل کردن بعضی داروها به کار می رود سرکه فروختن: فروختن سرکه به کسی، کنایه از رو ترش کردن، روی در هم کشیدن، به کسی اخم کردن، برای مثال سرکه مفروش و هزاران جان ببین / از قناعت غرق بحر انگبین (مولوی - ۱۳۱)
مایعی ترش که بخش اصلی آن اسیداستیک و آب است و از انگور، خرما، انجیر و بعضی میوه های آب دار دیگر به دست می آید و در داروسازی برای حل کردن بعضی داروها به کار می رود سرکه فروختن: فروختن سرکه به کسی، کنایه از رو ترش کردن، روی در هم کشیدن، به کسی اخم کردن، برای مِثال سرکه مفروش و هزاران جان ببین / از قناعت غرق بحر انگبین (مولوی - ۱۳۱)
تغییر مکان دادن مثلاً فردا حرکت خواهم کرد، کنایه از رفتار مثلاً حرکت بی ادبانه، جنبش، در علوم ادبی هر یک از سه علامت نوشتاری واکه های کوتاه، شامل -، -، و-، حرکت انتقالی مثلاً در علم نجوم حرکتی که کرۀ زمین در مدت ۳۶۵ روز و ۵ ساعت و ۴۸ دقیقه دور خورشید انجام می دهد و موجب به وجود آمدن چهار فصل می شود، حرکت وضعی مثلاً در علم نجوم حرکتی که کرۀ زمین در مدت ۲۴ ساعت دور محور خود انجام می دهد و موجب به وجود آمدن شب و روز می شود
تغییر مکان دادن مثلاً فردا حرکت خواهم کرد، کنایه از رفتار مثلاً حرکت بی ادبانه، جنبش، در علوم ادبی هر یک از سه علامت نوشتاری واکه های کوتاه، شامل -َ، -ِ، و-ُ، حرکت انتقالی مثلاً در علم نجوم حرکتی که کرۀ زمین در مدت ۳۶۵ روز و ۵ ساعت و ۴۸ دقیقه دور خورشید انجام می دهد و موجب به وجود آمدن چهار فصل می شود، حرکت وضعی مثلاً در علم نجوم حرکتی که کرۀ زمین در مدت ۲۴ ساعت دور محور خود انجام می دهد و موجب به وجود آمدن شب و روز می شود
مؤنث محرّک. رجوع به محرّک شود، (اصطلاح لغویان) کلمه ای که حرکت تمام حروف متحرک آن فتحه است. با فتحۀ همه حروف کلمه مگر حرف آخر. (یادداشت مرحوم دهخدا) : برش محرکه، خجکهای سیاه، حسنه محرکه، نیکی، دحرج محرکه، گرد کرد. (یادداشت مرحوم دهخدا)
مؤنث مُحَرَّک. رجوع به مُحَرَّک شود، (اصطلاح لغویان) کلمه ای که حرکت تمام حروف متحرک آن فتحه است. با فتحۀ همه حروف کلمه مگر حرف آخر. (یادداشت مرحوم دهخدا) : برش محرکه، خجکهای سیاه، حسنه محرکه، نیکی، دحرج محرکه، گرد کرد. (یادداشت مرحوم دهخدا)
مؤنث محرک. رجوع به محرک شود. - ادویۀ محرکه، داروها که موجب تحریک و تهییج و فعالیت بیشتر در یک یا چند عضو یا تمام اعضای بدن شوند. ادویه منبهه. - علت محرکه، علت فاعله. رجوع به فاعله شود
مؤنث محرک. رجوع به محرک شود. - ادویۀ محرکه، داروها که موجب تحریک و تهییج و فعالیت بیشتر در یک یا چند عضو یا تمام اعضای بدن شوند. ادویه منبهه. - علت محرکه، علت فاعله. رجوع به فاعله شود
پارسی تازی گشته سرکه کبک ماده مایعی است با بوی بسیار زننده و طعم بسیار ترش که از اکسید شدن شرابها و نوشابه های الکلی دیگر که غلضت الکلی آنها زیاد نیست به دست می آید. سرکه رنگ کاغذ تورنسل را قرمز میکند بنابرین جسمی اسیدی است که در تجزیه الکتریکی مانند اسیدهای کانی ئیدروژن تولید میکند. جوهر سرکه. اسیدی است که مایع اصلی سرکه است و جزو اسیدهای قوی آلی است و امروزه به طریق مختلف صنعتی نیز آنرا تهیه میکنند اسید استیک. یا سرکه ده ساله. سرکه ای که ده سال از تولید آن گذشته باشد، کینه دیرینه
پارسی تازی گشته سرکه کبک ماده مایعی است با بوی بسیار زننده و طعم بسیار ترش که از اکسید شدن شرابها و نوشابه های الکلی دیگر که غلضت الکلی آنها زیاد نیست به دست می آید. سرکه رنگ کاغذ تورنسل را قرمز میکند بنابرین جسمی اسیدی است که در تجزیه الکتریکی مانند اسیدهای کانی ئیدروژن تولید میکند. جوهر سرکه. اسیدی است که مایع اصلی سرکه است و جزو اسیدهای قوی آلی است و امروزه به طریق مختلف صنعتی نیز آنرا تهیه میکنند اسید استیک. یا سرکه ده ساله. سرکه ای که ده سال از تولید آن گذشته باشد، کینه دیرینه
مونث محرک: بر انگیخته مونث محرک: انگیختار جنباننده مونث محرک جمع محرکات. مونث محرک جمع محرکات. یا ادویه محرکه. دارو هایی که موجب تحریک و تهییج و فعالیت بیشتری در یک یا چند عضو یا تمام اعضای بدن شوند منهبه
مونث محرک: بر انگیخته مونث محرک: انگیختار جنباننده مونث محرک جمع محرکات. مونث محرک جمع محرکات. یا ادویه محرکه. دارو هایی که موجب تحریک و تهییج و فعالیت بیشتری در یک یا چند عضو یا تمام اعضای بدن شوند منهبه