جدول جو
جدول جو

معنی محرکه

محرکه
(مُ حَرْ رَ کَ)
مؤنث محرّک. رجوع به محرّک شود، (اصطلاح لغویان) کلمه ای که حرکت تمام حروف متحرک آن فتحه است. با فتحۀ همه حروف کلمه مگر حرف آخر. (یادداشت مرحوم دهخدا) : برش محرکه، خجکهای سیاه، حسنه محرکه، نیکی، دحرج محرکه، گرد کرد. (یادداشت مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا