- حدیس
- بر زمین افتاده
معنی حدیس - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
سنگ انداز، دور کننده
آهن تیز، برنده، تند تیز، برنده، تند
بالارج لک لک
چیز نو، سخن نو، مسئله، امور، مطلب، قضیه، تازه، جدید
از روی حدس و گمان و تخمین
کشته مرده، آواز نرم، آوای آتش
شجاع، دلاور، شدید
شش یک، دستار شش گزی، گوسبند شش ساله
پاک و منزه، بسیار پارسا و مؤمن
محبوس، زندانی، آنچه در راه خدا وقف شده، زاهد که از مردم کناره گرفته و به عبادت خداوند می پردازد
پنجاه و هفتمین سورۀ قرآن کریم، مدنی، دارای ۲۹ آیه، آهن، تیز و برنده
پاک و منزه
فربه آگنده گوشت لمتر
گیاه خشک، انگبین تنک
سخنی که از پیغمبر اسلام و ائمه نقل شده است، سخن، کلام، داستان، حکایت، در فلسفه حادث، نو، تازه، جدید، خبر
حدیث اسرا: حدیث معراج
حدیث رفع: حدیثی که در آن اموری از مکلفان رفع شده است
حدیث قدسی: در فقه حدیثی که پیامبر اسلام از پروردگار روایت کرده است ولی در قرآن نیست
حدیث نفس: با خود سخن گفتن، سخنی که با خود بگویند
حدیث اسرا: حدیث معراج
حدیث رفع: حدیثی که در آن اموری از مکلفان رفع شده است
حدیث قدسی: در فقه حدیثی که پیامبر اسلام از پروردگار روایت کرده است ولی در قرآن نیست
حدیث نفس: با خود سخن گفتن، سخنی که با خود بگویند
گاس، گمان، گمانه
شبیه، مانند، همتا بشقاب دراز و بزرگ
هرگز، هیچوقت، ابداً
شتافتن، سرعت برگمان گفتن، گمان بردن، فراست، ظن بردن برگمان گفتن، گمان بردن، فراست، ظن بردن
گوشه ای در دستگاه های سه گاه و چهارگاه، حدا
شبیه، نظیر، مثل، پسوند متصل به واژه به معنای مانند، برای مثال تندیس، خایه دیس، طاقدیس، یکی خانه کرده ست فرخاردیس / که بفروزد از دیدن او روان (فرخی - ۲۴۸)
بشقاب دراز و بزرگ
بشقاب دراز و بزرگ
رنگ، لون، شبیه، نظیر
پسوند شباهت و لیاقت، طاقدیس، تندیس
قضاوت یا اندیشه ای که بر پایۀ ظنّ و گمان باشد نه مدرک و استدلال، در فلسفه سرعت انتقال در فهم و استنتاج، زود دریافتن، حدس زدن مثلاً گمان بردن و دریافتن امری به گمان و تخمین