جدول جو
جدول جو

معنی حدیس - جستجوی لغت در جدول جو

حدیس
بر زمین افتاده
تصویری از حدیس
تصویر حدیس
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از حدیث
تصویر حدیث
(دخترانه)
داستان، سرگذشت، سخن، سخنی که از پیامبر (ص) یا بزرگان دین نقل می کنند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از قدیس
تصویر قدیس
(پسرانه)
مؤمن، پرهیزکار و پاکدامن
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ردیس
تصویر ردیس
سنگ انداز، دور کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حدید
تصویر حدید
آهن تیز، برنده، تند تیز، برنده، تند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حدیج
تصویر حدیج
بالارج لک لک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حدیث
تصویر حدیث
چیز نو، سخن نو، مسئله، امور، مطلب، قضیه، تازه، جدید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حدسی
تصویر حدسی
از روی حدس و گمان و تخمین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حسیس
تصویر حسیس
کشته مرده، آواز نرم، آوای آتش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حمیس
تصویر حمیس
شجاع، دلاور، شدید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سدیس
تصویر سدیس
شش یک، دستار شش گزی، گوسبند شش ساله
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قدیس
تصویر قدیس
پاک و منزه، بسیار پارسا و مؤمن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از حبیس
تصویر حبیس
محبوس، زندانی، آنچه در راه خدا وقف شده، زاهد که از مردم کناره گرفته و به عبادت خداوند می پردازد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از حدید
تصویر حدید
پنجاه و هفتمین سورۀ قرآن کریم، مدنی، دارای ۲۹ آیه، آهن، تیز و برنده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قدیس
تصویر قدیس
پاک و منزه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لدیس
تصویر لدیس
فربه آگنده گوشت لمتر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ودیس
تصویر ودیس
گیاه خشک، انگبین تنک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حدید
تصویر حدید
((حَ))
تیز، برنده، آهن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از حدیث
تصویر حدیث
((حَ))
تازه، جدید، خبر، خبری که از رسول (ص) و ائمه نقل کنند، جمع احادیث
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قدیس
تصویر قدیس
((ق دُِ))
پاک، منزه، مؤمن، پارسا
فرهنگ فارسی معین
تصویری از حدیث
تصویر حدیث
سخنی که از پیغمبر اسلام و ائمه نقل شده است، سخن، کلام، داستان، حکایت، در فلسفه حادث، نو، تازه، جدید، خبر
حدیث اسرا: حدیث معراج
حدیث رفع: حدیثی که در آن اموری از مکلفان رفع شده است
حدیث قدسی: در فقه حدیثی که پیامبر اسلام از پروردگار روایت کرده است ولی در قرآن نیست
حدیث نفس: با خود سخن گفتن، سخنی که با خود بگویند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از حدس
تصویر حدس
گاس، گمان، گمانه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دیس
تصویر دیس
شبیه، مانند، همتا بشقاب دراز و بزرگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حدی
تصویر حدی
هرگز، هیچوقت، ابداً
فرهنگ لغت هوشیار
شتافتن، سرعت برگمان گفتن، گمان بردن، فراست، ظن بردن برگمان گفتن، گمان بردن، فراست، ظن بردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حدی
تصویر حدی
گوشه ای در دستگاه های سه گاه و چهارگاه، حدا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دیس
تصویر دیس
شبیه، نظیر، مثل، پسوند متصل به واژه به معنای مانند، برای مثال تندیس، خایه دیس، طاقدیس، یکی خانه کرده ست فرخاردیس / که بفروزد از دیدن او روان (فرخی - ۲۴۸)
بشقاب دراز و بزرگ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از حدی
تصویر حدی
((حُ))
سرود و آوازی که ساربانان عرب خوانند تا شتران تیزتر روند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از حدس
تصویر حدس
((حَ))
گمان بردن، تخمین زدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دیس
تصویر دیس
رنگ، لون، شبیه، نظیر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دیس
تصویر دیس
پسوند شباهت و لیاقت، طاقدیس، تندیس
فرهنگ فارسی معین
تصویری از حدس
تصویر حدس
قضاوت یا اندیشه ای که بر پایۀ ظنّ و گمان باشد نه مدرک و استدلال، در فلسفه سرعت انتقال در فهم و استنتاج، زود دریافتن، حدس زدن مثلاً گمان بردن و دریافتن امری به گمان و تخمین
فرهنگ فارسی عمید