- حبان (پسرانه)
- نام یکی از صحابه پیامبر (ص)
معنی حبان - جستجوی لغت در جدول جو
- حبان
- جمع حب، دانه ها گویک ها گویه ها
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
معاشر همصحبت همنشین یار جمع اصحاب صحاب غ صحابه صحبان صحب، همراه همسفر، خداوند چیزی مالک: صاحب ملک صاحب خانه، وزیر خواجه، عنوانی که در ممالک اطراف ایران به انگلیسیان معنون و سپس بخارجیان داده اند. توضیح این کلمه با بسیاری از کلمات دیگر ترکیب اضافی شود و غالبا به فک اضافه آید. یا صاحب احداث. رئیس نظمیه رئیس شهربانی. یا صاحب جزیره. (اسماعلیان) رئیس دعوت اسماعلیه در هر جزیره. یا صاحب جوزا. عطارد (زیرا برج جوزا خانه اوست)،، جمع صاحب، یاران
ایزد نگهبان آب، ماه هشتم از سال شمسی که طبق تقویم کنونی مطابق با ماه دوم پاییز است، روز دهم هر ماه شمسی
روش، طریقه، عادات
پژمرده از تشنگی و جز آن مگس
(پسرانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
نام ایزد نگهبان آب در کیش زردشت، نام ماه هشتم از سال شمسی، نام روز دهم از هر ماه شمسی در ایران قدیم
ابال
ناخدا، یعنی مهتر ملاحان
جزوی گوشتین واقع در دهان انسان و بیشتر حیوانات که تواند حرکت کند و در فروبردن غذا و چشیدن و تکلم و گفتار بکار میرود
دامان دامن
ترسو، بد دل
شکم آماسیده
زکابفروش، ماهی زکاب (مرکب)
جمع حبه، برزها تخمک ها جمع حبه
دوستی، عشق، محبوب بر آمدگی هائی که هنگام باران آمدن در سطح آب پیدا میشود بر آمدگی هائی که هنگام باران آمدن در سطح آب پیدا میشود
تشنه، عطشان
پری، جمع حبل، رگ های نره، ستاک ها ساغ ها ریسمانگر ریسمانتاب ریسمانها رشته ها ریسمان تاب، ریسمان فروش
سستی، ضعف
بسیار نیکو و خوب
شمردن، حساب کردن پنداشتن، گمان بردن پنداشتن، گمان بردن
زن پارسا و پاکدامن
بره تو دلی، سوگند گشا، خون روا
بخشایش، بخشودن و نامی از نامهای خدایتعالی
پارسی تازی گشته تنبان توبان
چوپان را گویند که چرادهنده و محافظت کننده گوسفند باشد، گله بان، رمه یار
برهو ساز برهو فروش
شیر مکیدن، شیر نوشیدن
چوپان، نگهبان گلۀ گوسفند
گمان کردن، ظن بردن، پنداشتن
ویژگی اسب نجیب و قوی، اسب نر
شاب ها، جوانها، جمع واژۀ شاب