احبّا. جمع واژۀ حبیب. (دهّار). دوستان: درد احبا نمی برم به اطبا. سعدی، علمای یهود، مدادها، نشانها، صورتها. - سورۀ احبار، سورۀ مائده. (غریبین ابوعبید هروی). - کعب الاحبار، و آن غلط است و صحیح آن کعب الحبر باشد واو یکی از علمای تابعین است که از یهود بود و مسلمانی گرفت. (منتهی الارب)
اَحِبّا. جَمعِ واژۀ حبیب. (دهّار). دوستان: درد احبا نمی برم به اطبا. سعدی، علمای یهود، مدادها، نشانها، صورتها. - سورۀ احبار، سورۀ مائده. (غریبین ابوعبید هروی). - کعب الاحبار، و آن غلط است و صحیح آن کعب الحبر باشد واو یکی از علمای تابعین است که از یهود بود و مسلمانی گرفت. (منتهی الارب)
راندن سوق، زجر کردن، و راندن شترانرا بسرود و آواز، سرود ساربان برای راندن اشتران زجر کردن، و راندن شتران را بسرود و آواز، سرود و آواز ساربانان برای راندن شتران
راندن سوق، زجر کردن، و راندن شترانرا بسرود و آواز، سرود ساربان برای راندن اشتران زجر کردن، و راندن شتران را بسرود و آواز، سرود و آواز ساربانان برای راندن شتران