جدول جو
جدول جو

معنی حانینی - جستجوی لغت در جدول جو

حانینی
حسن بن علی بن حسن عاملی حانینی، شاعری کثیرالشعر از اهل ’بیت حانین’ از اعمال صغد است، او راست: مجموع قصاید در مدح امیر فخرالدین بن معن، وفات وی بسال 1025 هجری قمری است، (زرکلی ج 1 ص 234 از خلاصهالاثر)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ژانینا
تصویر ژانینا
(دخترانه)
نام شهری در یونان در کنار دریاچه ای به همین نام
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ماندنی
تصویر ماندنی
دارای نیت ماندن در جایی مثلاً میهمان ها امشب ماندنی هستند، ماندگار مثلاً خاطرۀ ماندنی، کنایه از قابل زنده ماندن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جانشینی
تصویر جانشینی
جانشین کسی شدن، به جای دیگری نشستن و کارهای او را به عهده گرفتن
فرهنگ فارسی عمید
ویژگی علومی که به مطالعه و بررسی سیر بیماری بر روی بیمار می پردازد مثلاً روان شناسی بالینی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نایینی
تصویر نایینی
منسوب به نایین: ازمردم نایین اهل نایین، لهجه مردم نایین
فرهنگ لغت هوشیار
دارای ناز بودن استغنا نمودن، لطافت و ظرافت (معشوق) : مهی در جلوه بااین نازنینی نخواهد ساخت با تنها نشینی. (وصال لغ)، گرامی بودن محبوبیت، بناز و نعمت پرورده بودن، ارزشمندی گرانبهایی
فرهنگ لغت هوشیار
کسی که زنده خواهد ماند (مثلا مریضی که قبلا امیدی ببقای او نمانده بود و اکنون شفایافته)، قابل دوام، مقیم ماندگار مقابل رفتنی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لاطینی
تصویر لاطینی
منسوب به لاتین: از قوم لاتین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لاتینی
تصویر لاتینی
منسوب به لاتین: از قوم لاتین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قانونی
تصویر قانونی
داتیک داتیکان آساییک کناریک چغانه زن
فرهنگ لغت هوشیار
جنسهائی که با ماشین ساخته و تهیه میشود، مانند نان ماشینی، برنج ماشینی و غیره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تامینی
تصویر تامینی
زینهاری منسوب و مربوط به تامین. اقدامات تامینی
فرهنگ لغت هوشیار
هاژیانی نام درست پارسی گوشه ای است در دستگاه شور بر گرفته از کنش هاژیدن که برابراست با گریستن گوشه ای در دستگاه شور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جانشینی
تصویر جانشینی
جانشین دیگری شدن قائم مقامی خلافت، ولایت عهد
فرهنگ لغت هوشیار
صمغ حاصل از کاجها. توضیح: این نام امروزه بطور کلی بمفهوم عام تر بانتین استعمال گردد تربانتین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بالینی
تصویر بالینی
چگونگی بیماری و حالت آن در مدت بستری بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاتینی
تصویر پاتینی
پاتنی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقنینی
تصویر تقنینی
منسوب به تقنین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قانونی
تصویر قانونی
منسوب به قانون، امری که طبق قانون انجام گیرد، مقابل غیرقانونی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ماشینی
تصویر ماشینی
مربوط یا منسوب به ماشین، انجام شده یا ساخته شده به وسیله ماشین، همانند ماشین
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ماندنی
تصویر ماندنی
((دَ))
کسی که زنده خواهد ماند، قابل دوام، مقیم، ماندگار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جانشینی
تصویر جانشینی
قائم مقامی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بالینی
تصویر بالینی
منسوب به بالین، مطالعه ناخوشی های بیماران بستری و کلینیکی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جانشینی
تصویر جانشینی
وکالت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از قانونی
تصویر قانونی
آسایی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ماشینی
تصویر ماشینی
افزار واره
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از جانشینی
تصویر جانشینی
Vicariousness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از قانونی
تصویر قانونی
Lawful, Legal, Rightful, Statutory
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از قانونی
تصویر قانونی
legal, legítimo, estatutário
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از جانشینی
تصویر جانشینی
замещённость
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از جانشینی
تصویر جانشینی
Stellvertretung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از قانونی
تصویر قانونی
gesetzlich, legal, rechtmäßig, statutär
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از قانونی
تصویر قانونی
legalny, prawowity, statutowy
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از جانشینی
تصویر جانشینی
заступництво
دیکشنری فارسی به اوکراینی