جدول جو
جدول جو

معنی جیغ - جستجوی لغت در جدول جو

جیغ
بانگ و فریاد، آواز زنان و بچگان
تصویری از جیغ
تصویر جیغ
فرهنگ لغت هوشیار
جیغ
فریاد، هر صدای بلند
تصویری از جیغ
تصویر جیغ
فرهنگ فارسی معین
جیغ
داد، دادوبیداد، زوزه، شیون، شیهه، صیحه، غریو، فریاد
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از جیب
تصویر جیب
جرثقیل های کوچک فیلمبرداری، که به نام های مختلفی مانند جرثقیل دوربین، مینی کرین (Mini Crane) یا جیب (jib) نیز شناخته می شوند، ابزارهای مهم و پرکاربرد در صنعت فیلمبرداری هستند. این تجهیزات به فیلمسازان امکان می دهند تا حرکات دوربین روان و پویا را به راحتی ایجاد کنند و شات های دینامیک و جذابی را ضبط کنند.
ویژگی های جرثقیل های کوچک فیلمبرداری
1. قابل حمل بودن : این جرثقیل ها به دلیل اندازه کوچک و وزن سبک، به راحتی قابل حمل و نقل هستند. این ویژگی به فیلمبرداران اجازه می دهد تا آن ها را به مکان های مختلف ببرند و در شرایط مختلف استفاده کنند.
2. بازوی تلسکوپی : بسیاری از این جرثقیل ها دارای بازوی تلسکوپی هستند که می توانند به طول های مختلف تنظیم شوند. این قابلیت به فیلمبرداران اجازه می دهد تا دوربین را در زوایای مختلف و ارتفاعات متنوع قرار دهند.
3. سهولت در نصب و استفاده : جرثقیل های کوچک فیلمبرداری معمولاً به سرعت و به راحتی نصب می شوند. این ویژگی باعث می شود که فیلمبرداران بتوانند زمان بیشتری را به فیلمبرداری اختصاص دهند و کمتر وقت خود را صرف نصب تجهیزات کنند.
4. حرکات نرم و مداوم : این جرثقیل ها به گونه ای طراحی شده اند که حرکات نرم و مداومی را ایجاد کنند، که این امر برای گرفتن شات های سینمایی و بدون لرزش بسیار مهم است.
5. کنترل دستی و موتوری : برخی از مدل های پیشرفته تر دارای سیستم های کنترلی موتوری هستند که به فیلمبرداران امکان می دهد تا حرکات دوربین را با دقت بیشتری کنترل کنند.
کاربردهای جرثقیل های کوچک فیلمبرداری
1. فیلم های کوتاه و مستقل : در فیلم های کوتاه و مستقل، که بودجه و منابع ممکن است محدود باشند، جرثقیل های کوچک فیلمبرداری ابزار مناسبی برای ایجاد شات های حرفه ای و جذاب هستند.
2. موزیک ویدئوها : این جرثقیل ها برای ایجاد حرکات دوربین خلاقانه و پویا در موزیک ویدئوها بسیار مفید هستند.
3. تبلیغات و برنامه های تلویزیونی : در تبلیغات و برنامه های تلویزیونی که نیاز به تغییر سریع صحنه ها و حرکات دوربین دارند، جرثقیل های کوچک می توانند به سرعت نصب و استفاده شوند.
4. فیلمبرداری در مکان های تنگ و محدود : در مکان هایی که فضا محدود است و استفاده از جرثقیل های بزرگ ممکن نیست، جرثقیل های کوچک می توانند به راحتی استفاده شوند.
مزایای استفاده از جرثقیل های کوچک فیلمبرداری
1. افزایش انعطاف پذیری : این جرثقیل ها به دلیل اندازه کوچک و قابلیت حمل آسان، به فیلمبرداران انعطاف پذیری بیشتری در انتخاب لوکیشن و زاویه دوربین می دهند.
2. صرفه جویی در زمان و هزینه : نصب سریع و استفاده آسان از این جرثقیل ها باعث صرفه جویی در زمان و هزینه تولید می شود.
3. ایجاد شات های سینمایی : این جرثقیل ها امکان ایجاد شات های پویا و سینمایی را فراهم می کنند که به افزایش کیفیت بصری تولیدات کمک می کند.
مثال هایی از جرثقیل های کوچک فیلمبرداری
1. Kessler Pocket Jib : این جرثقیل کوچک و قابل حمل به راحتی نصب می شود و برای ایجاد حرکات دوربین نرم و پویا مناسب است.
2. Glidecam VistaTrack : این جرثقیل سبک وزن و قابل حمل برای استفاده در فضاهای محدود و برای فیلمبرداری حرفه ای بسیار مناسب است.
3. ProAm USA Orion DVC210 : این جرثقیل تلسکوپی کوچک به دلیل ساختار مقاوم و نصب آسان، یکی از گزینه های محبوب در بین فیلمبرداران است.
نتیجه گیری
جرثقیل های کوچک فیلمبرداری ابزارهای مهم و کارآمدی هستند که به فیلمبرداران امکان می دهند تا حرکات دوربین روان و شات های سینمایی را به راحتی ایجاد کنند. با توجه به ویژگی های منحصر به فرد و مزایای استفاده از این جرثقیل ها، آن ها نقش بسیار مهمی در تولید فیلم ها، موزیک ویدئوها، تبلیغات و برنامه های تلویزیونی دارند.
وسیله حمل و نقل دوربین که بزرگتر از گردونه و مجهز به جرثقیل است و می تواند دوربین را تا ارتفاع دو متری بالا ببرد. این نوع جرثقیل معمولا دارای صندلی مخصوص فیلم بردار و دستیار اوست و به صورت دستی یا موتوری حرکت می کند
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
تصویری از چیغ
تصویر چیغ
چغ، پردۀ حصیری، پرده ای که از نی یا چوب های باریک درست کنند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جیب
تصویر جیب
کیسه مانندی که به لباس می دوزند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سیغ
تصویر سیغ
نغز، نیکو، خوب، زیبا، برای مثال برفکن برقع از آن رخسار سیغ / تا برآید آفتاب از زیر میغ (عنصری - ۳۷۰)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جیب
تصویر جیب
گریبان، یقه، در ریاضیات سینوس
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جیک
تصویر جیک
صدای برخی پرندگان کوچک به ویژه گنجشک، جیک جیک
در قاب بازی یک طرف قاب که پهن تر است
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جید
تصویر جید
گردن، قسمتی از بدن بین سر و تنه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کیغ
تصویر کیغ
پیخ
چرک سفیدی که در گوشۀ چشم یا میان مژه ها جمع می شود، قی، خیم، رمص، ریمه، ژفک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ریغ
تصویر ریغ
کینه، دشمنی، نفرت، برای مثال جهان ویژه کردم به برنده تیغ / چرا دارد از من به دل شاه ریغ (فردوسی - ۵/۱۶۲)
راغ، دامن کوه، صحرا، برای مثال همه کوه و غار و در و دشت و ریغ / برافکنده دست و سر و ترک و تیغ (اسدی - لغت نامه - ریغ)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جیل
تصویر جیل
یک گروه از مردم با ویژگی های مشترک، طایفه، قوم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جیر
تصویر جیر
نوعی چرم دباغی شدۀ نرم که در تهیۀ رویۀ کفش، کیف، پوشاک و امثال آن به کار می رود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زیغ
تصویر زیغ
برگردیدن از حق، انحراف از راه راست، میل از حق به باطل، میل کردن به سوی پستی، شک و ریب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تیغ
تصویر تیغ
آلتی فلزی، با لبۀ بسیار تیز که با آن مو می تراشند، استره، هر آلت تیز و برنده، شمشیر، در علم زیست شناسی خار، بلندی و تیزی سر کوه، برای مثال چون ز کوه آن طلسم ها برداشت / تیغ ها را به «تیغ» کوه گذاشت (نظامی۴ - ۶۶۳)،
کنایه از شعاع، تابش مثلاً تیغ آفتاب، استخوان های باریک و نوک تیز برخی ماهی های خوراکی
فرهنگ فارسی عمید
نوعی اتومبیل محکم و سبک که از عهده حرکت در جاده های ناهموار برآید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیغ
تصویر سیغ
خوب و نیکو و نغز
فرهنگ لغت هوشیار
ترکی: نی پرده پرده از نای پرده مانندی که آنرا از چوبهای باریک سازند و جلو در اطاق آویزند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جیب
تصویر جیب
گریبان، یخه پیراهن، سینه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جید
تصویر جید
گردن خوب و نیکو خوب و نیکو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جیه
تصویر جیه
مرداب پارگین، آب بو گرفته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جیغه
تصویر جیغه
تاج افسر، هر چیز تاج مانند که بکلاه نصب کنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ریغ
تصویر ریغ
کینه، دشمنی
فرهنگ لغت هوشیار
میل کردن، کند شدن بینائی، برگردیدن حصیرو بوریا، نوعی فرش و بساط را گویند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تیغ
تصویر تیغ
کارد تیز باشد و شمشیر، چاقو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جیم
تصویر جیم
دیباج و حرف پنجم عربی
فرهنگ لغت هوشیار
چوبی که روی گردن جفت گاو نهند و گاو آهن را بدان بندند و زمین را شیار و تخم کنند
فرهنگ لغت هوشیار
پارسی تازی گشته گیل: مردم گیلان گروه، مردم زمانه، سده (قرن)، زانیچ (ملت)، نژاد صنفی از مردم گروه دسته، اهل یک زمان، قرن، جمع اجیال جیلان
فرهنگ لغت هوشیار
صدای پرندگان کوچک یک حانب قاب (بجول) که با آن بازی کنند مقابل بوک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جیف
تصویر جیف
جمع جیفه، مردارها جمع جیفه مردارها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جیش
تصویر جیش
ارتش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جیز
تصویر جیز
گور، کرانه بیابان طرف جانب سوی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جیر
تصویر جیر
نوعی پوست دباغی شده نرم و بمعنی صدای زیر و نازک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جیغو
تصویر جیغو
آدم پر سر و صدا
جیغ جیغو: بسیار جیغ کشنده
فرهنگ فارسی معین