- جوشش
- جوش داشتن جوشیدن بجوش آمدن
معنی جوشش - جستجوی لغت در جدول جو
- جوشش
- به جوش آمدن، کنایه از هیجان، گرمی، کنایه از رابطۀ محبت آمیز داشتن
- جوشش ((ش))
- عمل جوشیدن، خونگرمی، مهربانی، سازش، همدمی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
حجاب، جلد
تلاش، سعی، اهتمام، اجتهاد
پوششی که برای در معرض دید قرار نگرفتن بخشی از صحنه یا دیده شدن بخش خاصی از صحنه در دوربینهای غیر دیجیتالی تعبیه می شود، مانند نمای نقطه نظر بازیگری که با دوربین به جایی نگاه می کند. این تمهیدات اکنون دردوربینهای دیجیتالی تعبیه شده است
تحلب دوشش داشتن (تاج المصادر)، (نرد) آوردن دو تاس که هر یک شش خال داشته باشد جفت شش
سینه، دل شب بمعنی نصفه شب خفتان، سلاحی باشد غیرزره، تمام از حلقه است و جوشن حلقه و تنگه آهن هم باشد خفتان، سلاحی باشد غیرزره، تمام از حلقه است و جوشن حلقه و تنگه آهن هم باشد
کوزه کوچک لوله دار بلبله
حجاب، عمل پوشیدن
کوزۀ کوچک لوله دار، بلبله
نوعی زره با حلقه های فلزی به هم چسبیده، درع، کنایه از محافظ، برای مثال دانش اندر دل چراغ روشن است / وز همه بد بر تن تو جوشن است (رودکی - ۵۳۳)
پوشاندن چیزی، هر چیز که روی چیز دیگر را بپوشاند، پوشاک، لباس، چادر
عمل کوشیدن، سعی و جهد کردن، اجتهاد
عصبانی، کسی که زود خشمگین می شود
تلاش، جد و جهد
Disguise, Encasement, Encompassment, Envelopment
маскировка , покрытие , охват , обертка
Verkleidung, Abdeckung, Umhüllung
маскування , покриття , охоплення , обгортання
przebranie, pokrycie, otoczenie, opakowanie
伪装 , 覆盖 , 包围 , 包装
disfarce, revestimento, envolvimento
travestimento, rivestimento, avvolgimento
disfraz, recubrimiento, envolvimiento
déguisement, revêtement, enveloppement
vermomming, bekleding, omsluiting, omhulling
การปลอมตัว , การปกปิด , การห่อหุ้ม , การห่อ
penyamaran, pelapisan, pembalutan, pembungkusan
تخفّيٌ , تغطيةٌ
भेष , आवरण
הסוואה , כיסוי , עטיפה