جدول جو
جدول جو

معنی جوشاک - جستجوی لغت در جدول جو

جوشاک
جوشیدن (مایعات) جوشش
تصویری از جوشاک
تصویر جوشاک
فرهنگ لغت هوشیار
جوشاک
جوشیدن آب یا مایع دیگر، جوشش
تصویری از جوشاک
تصویر جوشاک
فرهنگ فارسی عمید
جوشاک
جوشیدن (مایعات)، جوشش
تصویری از جوشاک
تصویر جوشاک
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از روشاک
تصویر روشاک
(پسرانه)
نام یکی از سرداران ایرانی در جنگ اسکندر مقدونی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پوشاک
تصویر پوشاک
البسه، لباس
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از جمشاک
تصویر جمشاک
کفش پای افزار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جوشان
تصویر جوشان
در حال جوشیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جوزاک
تصویر جوزاک
اندوهگین، غصه، غم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پوشاک
تصویر پوشاک
پوشیدنی، پوشش، جامه، لباس، پوشاک دادن پوشیدنی لباس جامه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پوشاک
تصویر پوشاک
هر چیز پوشیدنی، لباس، جامه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جوزاک
تصویر جوزاک
غم، غصه، اندوه، اندوهگین، اندوهناک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جوشان
تصویر جوشان
جوشاندن، در حال جوشیدن، جوشنده مثلاً کتری جوشان، کنایه از موّاج، متلاطم مثلاً چشمۀ جوشان، کنایه از خشمگین
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غوشاک
تصویر غوشاک
خوشه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پوشاک
تصویر پوشاک
پوشیدنی، جامه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جمشاک
تصویر جمشاک
((جَ))
کفش، پای افزار، چمشاک، جمشک
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جمشاک
تصویر جمشاک
کفش، پا افزار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جوشان
تصویر جوشان
Boiling, Seething
دیکشنری فارسی به انگلیسی
киплячий , киплячий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
bouillant, bouillonnant
دیکشنری فارسی به فرانسوی
กำลังเดือด , เดือด
دیکشنری فارسی به تایلندی
غاربٌ , غاضبٌ
دیکشنری فارسی به عربی
उबालते हुए , उफनता हुआ
دیکشنری فارسی به هندی
רותח , רוֹתֵחַ
دیکشنری فارسی به عبری
沸騰している , 沸騰した
دیکشنری فارسی به ژاپنی