- جودت
- نیک بودن، خوب شدن، نیکو گشتن
معنی جودت - جستجوی لغت در جدول جو
- جودت ((جُ دَ))
- نیک بودن، نیکو گشتن
- جودت
- نیکویی، خوبی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
مرغولگی
نیکی، زودی، تشنگی
کشتی ژاپنی
تپنگو تپنگوی چرمین (سله عطاران که چرم بر آن کشیده باشند)
دوستی کردن، عشق و محبت، دوستی
گیاهی با دانه های ریز و باریک که در میان کشتزار جو می روید
بازگشتن، مراجعت کردن، رجعت کردن
دوستی و محبت و صداقت و رفاقت
نوعی ورزش رزمی و دفاع بی اسلحه که شامل فنونی برای از پا درآوردن و به زمین زدن حریف و درگیری نزدیک با او است
بازگشتن، برگشتن
نو شدن، تازگی
کرم، بخشش، سخا، جوانمردی، دهش
تازی از سنسکریت کنف از گیاهان ژوت
نو شدن، نو بودن، مقابل کهنگی، نویی، تازگی
جوانمردی
بخشش، عطا، کرم، دهش، بخشیدن چیزی به کسی، عطیّه، صفد، بذل، جدوا، فغیاز، عتق، احسان، داشاد، اعطا، برمغاز، سماحت، دهشت، بغیاز، داد و دهش، منحت، داشات، داشن
بخشش، عطا، کرم، دهش، بخشیدن چیزی به کسی، عطیّه، صفد، بذل، جدوا، فغیاز، عتق، احسان، داشاد، اعطا، برمغاز، سماحت، دهشت، بغیاز، داد و دهش، منحت، داشات، داشن
بخشش، کرم، جوانمردی
زود هوشی تیز هوشی