معنی جدت
جدت
نو شدن، نو بودن، مقابل کهنگی، نویی، تازگی
تصویر جدت
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با جدت
جدت
جدت
نو شدن، تازگی
فرهنگ لغت هوشیار
جدت
جدت
نو بودن، تازگی، توانگری
فرهنگ فارسی معین
جدت
جدت
تازگی، طراوت، نوی، توانگری، دارایی، مال
متضاد: کهنگی
فرهنگ واژه مترادف متضاد
جنت
جنت
بهشت، باغ
فرهنگ نامهای ایرانی
جدل
جدل
گفتاورد
فرهنگ واژه فارسی سره
جهت
جهت
راستا، روی
فرهنگ واژه فارسی سره
جنت
جنت
فردوس
فرهنگ واژه فارسی سره
شدت
شدت
سختی
فرهنگ واژه فارسی سره
مدت
مدت
زمان
فرهنگ واژه فارسی سره