جدول جو
جدول جو

معنی جوار - جستجوی لغت در جدول جو

جوار
همسایگی، همسایه بودن با هم، در جوار یکدیگر زندگانی کردن
تصویری از جوار
تصویر جوار
فرهنگ فارسی عمید
جوار
آب بسیار و عمیق همسایگی، عهد و امان همسایگی، عهد و امان
تصویری از جوار
تصویر جوار
فرهنگ لغت هوشیار
جوار((جِ))
همسایگی، نزدیکی
تصویری از جوار
تصویر جوار
فرهنگ فارسی معین
جوار
همسایگی
تصویری از جوار
تصویر جوار
فرهنگ واژه فارسی سره
جوار
جنب، قرب، کنار، نزدیکی، نزدیک، پناه، زنهار
متضاد: بعید
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از جوهر
تصویر جوهر
(دخترانه)
گوهر
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بوار
تصویر بوار
(پسرانه)
محل عبور در رودخانه (نگارش کردی: بوار)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از جبار
تصویر جبار
(پسرانه)
دارای سلطه و قدرت، نام یکی از صورتهای فلکی به شکل مردی که با حمایل یا شمشیر ایستاده است و عصایی به دست راست دارد
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از جواد
تصویر جواد
(پسرانه)
بخشنده، از نامهای خدواند، لقب امام نهم شیعیان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از جواهر
تصویر جواهر
(دخترانه)
جمع جوهر، هر یکی از سنگهای گران بها مانند یاقوت یا زمرد
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از جوارش
تصویر جوارش
ترکیبی از داروهای خوش طعم که برای تسهیل عمل هضم به کار می بردند
فرهنگ فارسی عمید
نام قریه ای است واقع در نیم فرسنگی میانۀ جنوب و مشرق شیراز. (فارسنامه). و آن در کنار راه شیراز و جهرم، میان شیراز و پل فسا است و در 6000 گزی شیراز واقع است
لغت نامه دهخدا
(بَ)
محلتی است بزرگ به مرو در پایین شهر. (از معجم البلدان) (از انساب سمعانی). و رجوع به مرآت البلدان ج 1 ص 163 شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از جدار
تصویر جدار
دیوار، حائط
فرهنگ لغت هوشیار
پارسی تازی گشته زدوار ماه پروین، پرپین بیخی است گیاهی و دارویی زر نباد. توضیح دربعضی کتب جدوار برای گونه ای از تاج الملوک که تاج الملوک زرد رومی نامیده میشود نیز ذکر شده است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جبار
تصویر جبار
سرکش، گردنکش و نام باری تعالی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثوار
تصویر ثوار
گاوبان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زوار
تصویر زوار
زیارت کردن کسی را
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بوار
تصویر بوار
نیست شدن، نابود شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جمار
تصویر جمار
جماعت سنگریزه ها سنگریزه ها
فرهنگ لغت هوشیار
پارسی تازی گشته گوارش داروی خوشگوار گوارش نوعی حلوا، ترکیبی است که به جهت هضم طعام خورند، معجونی مفرح و مقوی و محلل ریاح و مصلح اغذیه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جواری
تصویر جواری
جاریه، کنیزکان، دختران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جوارح
تصویر جوارح
اندامها، دست وپا و دیگر اعضای آدمی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جوارب
تصویر جوارب
از ریشه پارسی، جمع جورب، گرب ها گوارب ها پایتابه ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جواری
تصویر جواری
((جَ))
ذرت، بلال
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جوارش
تصویر جوارش
((جَ رِ))
نوعی حلوا، ترکیبی است که به جهت هضم طعام خورند، معجونی مفرح و مقوی و محلل ریاح و مصلح اغذیه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جواری
تصویر جواری
((جَ رِ))
جمع جاریه، کنیزکان، کشتی های بزرگ
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جوارح
تصویر جوارح
((جَ رِ))
جمع جارحه، اندام ها، مرغان شکاری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جواب
تصویر جواب
پاسخ
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از جواز
تصویر جواز
پروانه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از جواهر
تصویر جواهر
گوهران، گوهر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از جوهر
تصویر جوهر
گوهر، دوات
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از جبار
تصویر جبار
ستمکار، ستمگر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از جدار
تصویر جدار
پوسته
فرهنگ واژه فارسی سره
اعضا، اندام ها
فرهنگ واژه مترادف متضاد