- جهانرخ (دخترانه)
- مرکب از جهان (عالم، گیتی) + رخ (چهره، صورت)
معنی جهانرخ - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آنکه در قطار عالم بسیار سفر کند، سائح
بجستن واداشته پرش داده شده
جهاند خواهد جهاند بجهان جهاننده جهانده بجستن واداشتن پرش دادن به جست و خیز وادار کردن
به جست و خیز یا پرش یا حرکت وادار کردن
گردشگر، کسی که به منظور سیاحت و شناخت مکانی به آنجا سفر می کند، رهگیر، گیتی نورد، توریست، سیّاح، جهان نورد، گیتی خرام، سائح
بلند آوازی اوگ گرفتن آوا، خوشنمایی
بلند آوازی اوگ گرفتن آوا، خوشنمایی -1 بلند شدن و اوج گرفتن آواز، زیبایی قد و منظر
به آشکار آشکارا سرا و جهارا
منسوب به جهان دنیوی امور جهانی، آنچه که بهمه جهان رسد: شهرت جهانی، اهل دنیا مردم گیتی، جمع جهانیان
بلند شدن و اوج گرفتن آواز و صدا
مربوط به جهان، بین المللی، هر یک از مردم جهان
((جَ رَ))
فرهنگ فارسی معین
آشکار کردن، بلند کردن آواز، کسی را رویارو و بی حجاب دیدن، جنگ تن به تن کردن، آشکارا، جهار
Global
глобальный
global
глобальний
globalny
global
globale
global
mondial
globaal
ทั่วโลก
global
عالميٌّ
वैश्विक
עולמי
グローバルな