جدول جو
جدول جو

معنی جهاندن

جهاندن
به جست و خیز یا پرش یا حرکت وادار کردن
تصویری از جهاندن
تصویر جهاندن
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با جهاندن

جهاندن

جهاندن
جهاند خواهد جهاند بجهان جهاننده جهانده بجستن واداشتن پرش دادن به جست و خیز وادار کردن
فرهنگ لغت هوشیار

جهانیدن

جهانیدن
جهاند خواهد جهاند بجهان جهاننده جهانده بجستن واداشتن پرش دادن به جست و خیز وادار کردن
فرهنگ لغت هوشیار

جزاندن

جزاندن
دل کسی را سوزاندن، کسی را آزار و اذیت کردن چنان که دل سوخته و اندوهگین شود
جزاندن
فرهنگ فارسی عمید