- جنگلاهی
- زغن
معنی جنگلاهی - جستجوی لغت در جدول جو
- جنگلاهی
- زغن، پرنده ای شبیه کلاغ و کمی کوچک تر از آنکه جانوران کوچک را شکار می کند
غلیواج، کلیواج، کلیواژ، موش ربا، چوژه ربا، گوشت ربا، گنجشک سیاه، خاد، خات، جول، پند، چنگلاهی، چنکلاهی، چنگلانی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
غلیواج
زغن، پرنده ای شبیه کلاغ و کمی کوچک تر از آنکه جانوران کوچک را شکار می کند
غلیواج، کلیواج، کلیواژ، موش ربا، چوژه ربا، گوشت ربا، گنجشک سیاه، خاد، خات، جول، پند، جنگلاهی، چنکلاهی، چنگلانی
غلیواج، کلیواج، کلیواژ، موش ربا، چوژه ربا، گوشت ربا، گنجشک سیاه، خاد، خات، جول، پند، جنگلاهی، چنکلاهی، چنگلانی
شغل و عمل جنگلبان، اداره ای از شعب وزارت کشاورزی که حفاظت و مراقبت جنگلها را بعهده دارد
زغن، پرنده ای شبیه کلاغ و کمی کوچک تر از آنکه جانوران کوچک را شکار می کند
غلیواج، کلیواج، کلیواژ، موش ربا، چوژه ربا، گوشت ربا، گنجشک سیاه، خاد، خات، جول، پند، جنگلاهی، چنگلاهی، چنکلاهی
غلیواج، کلیواج، کلیواژ، موش ربا، چوژه ربا، گوشت ربا، گنجشک سیاه، خاد، خات، جول، پند، جنگلاهی، چنگلاهی، چنکلاهی
زغن، پرنده ای شبیه کلاغ و کمی کوچک تر از آنکه جانوران کوچک را شکار می کند
غلیواج، کلیواج، کلیواژ، موش ربا، چوژه ربا، گوشت ربا، گنجشک سیاه، خاد، خات، جول، پند، جنگلاهی، چنگلاهی، چنگلانی
غلیواج، کلیواج، کلیواژ، موش ربا، چوژه ربا، گوشت ربا، گنجشک سیاه، خاد، خات، جول، پند، جنگلاهی، چنگلاهی، چنگلانی
لکنت در زبان الکنی
شغل و عمل جنگلبان، علم و فن نگاهداری جنگل ها و جلوگیری از آفات جنگل و مراقبت در بهره برداری صحیح از جنگل ها و حفظ حیوانات جنگلی، ادارۀ مسئول انجام این کار
Craggily
скалистый
felsig
скелястий
skalisty
rochoso
roccioso
rocailleux
rotsachtig
चट्टानी रूप से
berbatu
صخريٌّ
kaya gibi
miamba
หินปูน
পাথুরে
پتھریلا