جدول جو
جدول جو

معنی جنحه - جستجوی لغت در جدول جو

جنحه
جرمی که مجازاتش بیشتر از مجازات عمل خلاف و کمتر از مجازات جنایت باشد
فرهنگ فارسی عمید
جنحه
از ریشه پارسی گناه گنه گناه بزه. توضیح در تداول فارسی جنجه تلفظ شود این کلمه در متون معتبر و قاموسهای عربی نیامده و احتمال میرود که آنرا از (جناح) (گناه) ساخته اند. در محیط المحیط آمده: (الجنحه (بکسرالجیم) الاثم وهی من کلام العامه)
فرهنگ لغت هوشیار
جنحه
((جُ حِ))
گناه، بزه کوچک
تصویری از جنحه
تصویر جنحه
فرهنگ فارسی معین
جنحه
بزه، جرم، جنایت، گناه
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اجنحه
تصویر اجنحه
جناح ها، هر یک از دو سمت راست یا چپ در زمین بازی، بال ها، جمع واژۀ جناح
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جنبه
تصویر جنبه
جلوۀ خاصی از محتوای یک چیز، موضع خاصی که از آن چیزی نمایان می شود یا می توان چیزی را دید، کنایه از توانایی یا قابلیت روحی برای تحمل چیزی، ظرفیت
فرهنگ فارسی عمید
(اَ نِ حَ)
جمع واژۀ جناح و جناح، گنگلاج که امید خیر و شر از وی نباشد، ترسندۀ بازایستنده از کارها. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(مُ جَنْ نَ حَ)
تأنیث مجنح. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به مجنح و تجنیح شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از جنیه
تصویر جنیه
لیره مصری برابر با 100 غرش یا 1000 ملیم
فرهنگ لغت هوشیار
جمع جناح، بال و پرها بال های پرندگان بازوان آدمیان، جمع جناح و جناح
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آنحه
تصویر آنحه
زن کوتاه قد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جنده
تصویر جنده
زن بدکاره، تباهکار، فاحشه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جنبه
تصویر جنبه
بیگانه نمایی کرانه گیری، پهلو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جنبه
تصویر جنبه
((جَ بِ یا بَ))
پهلو، طرف، جهت، ناحیه، ظرفیت، طاقت، توان، جلوه ای خاص از محتوای یک چیز، حالت، ویژگی، خاصیت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جنیه
تصویر جنیه
((جُ نَ))
لیره مصری برابر با 100 غرش یا 1000 ملیم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جنده
تصویر جنده
((جِ دِ))
فاحشه، روسپی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اجنحه
تصویر اجنحه
((اَ نِ حِ))
جمع جناح، بال ها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جنبه
تصویر جنبه
حرکت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از جنبه
تصویر جنبه
سویه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از جنبه
تصویر جنبه
Aspect
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از جنبه
تصویر جنبه
aspect
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از جنبه
تصویر جنبه
היבט
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از جنبه
تصویر جنبه
पहलू
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از جنبه
تصویر جنبه
aspek
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از جنبه
تصویر جنبه
แง่มุม
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از جنبه
تصویر جنبه
aspect
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از جنبه
تصویر جنبه
aspecto
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از جنبه
تصویر جنبه
aspecto
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از جنبه
تصویر جنبه
aspetto
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از جنبه
تصویر جنبه
方面
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از جنبه
تصویر جنبه
aspekt
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از جنبه
تصویر جنبه
аспект
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از جنبه
تصویر جنبه
Aspekt
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از جنبه
تصویر جنبه
аспект
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از جنبه
تصویر جنبه
側面
دیکشنری فارسی به ژاپنی