جدول جو
جدول جو

معنی جمجمه - جستجوی لغت در جدول جو

جمجمه
استخوان سر
تصویری از جمجمه
تصویر جمجمه
فرهنگ واژه فارسی سره
جمجمه
کاسه سر یا استخوانی که در آن دماغ است، نوعی از پیمانه
تصویری از جمجمه
تصویر جمجمه
فرهنگ لغت هوشیار
جمجمه
محفظۀ سر مهره داران که در انسان از هشت تکه استخوان متصل به هم تشکیل شده و مغز سر در آن جا دارد
چاهی که در شوره زار کنده شود
تصویری از جمجمه
تصویر جمجمه
فرهنگ فارسی عمید
جمجمه
سخن گفتن به طور مبهم، کنایه از صدای پای اسبان
تصویری از جمجمه
تصویر جمجمه
فرهنگ فارسی عمید
جمجمه
((جُ جُ مِ))
کاسه سر
تصویری از جمجمه
تصویر جمجمه
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

پادشاه بزرگ و بلندقدری که دارای مقام و منزلتی مانند جم ( جمشیدشاه) است
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جمجم
تصویر جمجم
گیوه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از به طور جمجمه ای
تصویر به طور جمجمه ای
Cranially
دیکشنری فارسی به انگلیسی
เช่นกระโหลกศีรษะ
دیکشنری فارسی به تایلندی
खोपड़ी के रूप में
دیکشنری فارسی به هندی