معنی جمجمه

جمجمه: محفظۀ سر مهره داران که در انسان از هشت تکه استخوان متصل به هم تشکیل شده و مغز سر در آن جا دارد
چاهی که در شوره زار کنده شود

فرهنگ واژه فارسی سره

فرهنگ لغت هوشیار

فرهنگ فارسی عمید

فرهنگ فارسی معین

فرهنگ گویش مازندرانی

جمجاه: پادشاه بزرگ و بلندقدری که دارای مقام و منزلتی مانند جم ( جمشیدشاه) است

فرهنگ فارسی عمید

عجمجمه: ماده شتر استوار و توانابر سفر. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). ج، عجمجمات

لغت نامه دهخدا

فرهنگ لغت هوشیار

لغت نامه دهخدا

واژه‌های مرتبط با جمجمه