- جمجاه
- پادشاه بزرگ و بلندقدری که دارای مقام و منزلتی مانند جم ( جمشیدشاه) است
معنی جمجاه - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
استخوان سر
کاسه سر یا استخوانی که در آن دماغ است، نوعی از پیمانه
محفظۀ سر مهره داران که در انسان از هشت تکه استخوان متصل به هم تشکیل شده و مغز سر در آن جا دارد
چاهی که در شوره زار کنده شود
چاهی که در شوره زار کنده شود
سخن گفتن به طور مبهم، کنایه از صدای پای اسبان