جدول جو
جدول جو

معنی جلبهنک - جستجوی لغت در جدول جو

جلبهنک
پارسی تازی گشته جلبهنگ از گیاهان تخم زرد خار
تصویری از جلبهنک
تصویر جلبهنک
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از جلبهنگ
تصویر جلبهنگ
تخم زرد خار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جلبهنگ
تصویر جلبهنگ
تخم گیاه زردخار که برگ هایی شبیه برگ لوبیا دارد و بیخ آن را تربد زرد می گویند، جبلهنگ، جبلاهنگ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جبلهنگ
تصویر جبلهنگ
جبرآهنگ زردخار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حلبینک
تصویر حلبینک
خور پر سیاه از گیاهان خریق سیاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جبلهنگ
تصویر جبلهنگ
جلبهنگ، تخم گیاه زردخار که برگ هایی شبیه برگ لوبیا دارد و بیخ آن را تربد زرد می گویند، جبلاهنگ
فرهنگ فارسی عمید
ملک بر چاف از چاش ها (غلات) خلر گیاهی است شبیه بکرسنه و آنرا در بعض نقاط مانند باقلای تر پزند و با نمک خورند و گاهی هم آرد کنند و از آن نان پزند و تازه آنرا نیز ناپخته خورند خلر
فرهنگ لغت هوشیار
بوته خربزه و هندوانه و خیار بنه خربزه و هندوانه و کدو و عشقه مانند آنها بیاره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جلونک
تصویر جلونک
گیاهی که ساقۀ راست و بلند نداشته باشد و شاخه های آن روی زمین بیفتد مانند بوتۀ کدو، خربزه، خیار و مانند آن
جلنگ، چلونک، بیاره، بیاج
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جلبک
تصویر جلبک
آلگا
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از جلبه
تصویر جلبه
آوازها و غوغاها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جلبک
تصویر جلبک
آلگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جلبک
تصویر جلبک
گروهی از گیاهان بدون ریشه، ساقه، شاخه و برگ که به شکل نوار سبز و دراز در آب، جاهای مرطوب و روی تنۀ بعضی درخت ها پیدا می شود و در بعضی دریاها نیز به شکل نوارهای پهن و دراز دیده می شود که بر روی آب شناور است، در اقیانوس ها بیشتر از همه جا رشد می کند و گاهی سطح وسیعی از دریا را فرامی گیرد، از آن در تهیۀ بعضی مواد شیمیایی و خوراکی استفاده می شود، رنگ آن سبز و گاهی هم به رنگ قهوه ای یا سرخ است، جل وزغ، جامۀ غوک، غوک جامه، جغزواره، چغزواره، چغزپاره، گاوآب، آلگ، الگ، بزغمه، بزغسمه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جلبک
تصویر جلبک
((جُ بَ))
نوعی رستنی بدون ریشه و ساقه و برگ، به رنگ سبز و گاهی قهوه ای یا سرخ که روی آب ها و تنه درختان به وجود می آید
فرهنگ فارسی معین
تصویری از لبنک
تصویر لبنک
((لَ بَ))
موریانه
فرهنگ فارسی معین