- جغه
- تاج، افسر
معنی جغه - جستجوی لغت در جدول جو
- جغه ((جِ غِّ))
- تاج، افسر، هر چیز تاج مانند که به کلاه نصب کنند
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بر نام زنی از تیره ی} عجل {که از بسیار گولی نام او بر سر زبان هاست
مقام، مکان، شوکت
بدن، تن، کالبد، تنه، قامت، پیکر
جامه گشاد و بلند که روی جامه های دیگر بتن کنند
ترکی کلکی
گروه، بیشمار
مادر پدر، مادر مادر یافتن، درک کردن ساحل دریای مکه
باشه
پسر ساده روی بی ریش
قورباغه، وزغ
پرنده ای حرام گوشت دارای چشمهای درشت در طرف سرش دو دسته پر شبیه گوش گربه قرار دارد و به شومی و نحوست معروف است
آبجو
پیمان روغن
سبد و بمعنی گره ریسمان
هیئت کشیدن کوزه بزرگ دسته دار دلیری
مرداب پارگین، آب بو گرفته
سپر
چوبی که روی گردن جفت گاو نهند و گاو آهن را بدان بندند و زمین را شیار و تخم کنند
تاج افسر، هر چیز تاج مانند که بکلاه نصب کنند
طرف و جانب، کرانه
جماعت انبوه از مردمان
پرنده ای وحشی، زرد رنگ، کوچک تر از کبوتر و دارای چشم های درشت که گاهی جیغ می کشد
آستین پیراهن، قبا و امثال آن، برای مثال چون جشه فشانی ای پسر در کویم / خاک قدمت چو مشک در دیده زنم (رودکی - ۵۱۶)
شخص کوتوله و کوچک اندام، پسر نابالغ
کوزۀ سفالی بزرگ و دسته دار، سبو
دام، تله
دام، تله
شیئی زینتی به شکل سرو خمیده، گل وبته، خورشید، ماه و امثال آنکه به کلاه و تاج می زدند، تصویری به شکل سرو خمیده
سپر، کنایه از آنچه شخص را محفوظ و مستور بدارد
جانور نر به ویژه پرنده، جلد، چابک
از سازهای موسیقی شبیه تار،برای مثال مغنی، برآن جرۀ جان نواز / بر آهنگ ما نالۀ نو بساز (نظامی۶ - ۱۱۵۷)
از سازهای موسیقی شبیه تار،
قورباغه، وزغ، جانوری از ردۀ دوزیستان با پاهای قوی و پره دار که در آب تخم می ریزد، برخی از انواع آن از بدن خود مایعی رقیق و سمّی جدا می کند، نوزاد بی دست و پای آن دارای سر بزرگ، دم دراز و آبشش است
بزغ، غورباغه، وک، غوک، بک، پک، چغز، غنجموش، مگل، ضفدع، قاس، کلا، کلائو
بزغ، غورباغه، وک، غوک، بک، پک، چغز، غنجموش، مگل، ضفدع، قاس، کلا، کلائو
پوست سخت و ستبر که در کف دست از کثرت کار پیدا می شود، پینه و آبله که به سبب راه رفتن بسیار در پا ایجاد می شود، برای مثال همی دوم به جهان اندر از پی روزی / دو پای پرشغه و مانده با دلی بریان (عسجدی - مجمع الفرس - شغه)
مقام، مکان، منزلت، جایگاه، قدر و شرف، علو منزلت، شان و جلال، فر و شکوه
گیاهی صحرایی که در اوایل بهار می روید و با سرکه خورده می شود، جغاره، جغازه