- جزوع
- ناشکیبا ایزگر -1 ناشکیبایی کردن بی تابی کردن، ناشکیبایی بی تابی. ناشکیبا جزع کننده
معنی جزوع - جستجوی لغت در جدول جو
- جزوع ((جَ))
- ناشکیبا
- جزوع ((جُ))
- بی تابی کردن، ناشکیبایی کردن
- جزوع
- ناشکیبا، بی تاب
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
دمیدن آفتاب سپیده دمان
گشاده چهرگی در زنان
گروه مردم
تنه درخت
دفترچه، کتابچه
شتر شتر
نا شکیبا و زاری کننده
گروه ها، جماعت، جمعی از مردم، دسته ای از حیوانات
یک دسته کاغذ نوشته شده یا چاپ شده، کتابچه، دفترچه
جذع ها، تنه های درخت، نون ها، تاپال ها، جمع واژۀ جذع
آرزومند گشتن، مشتاق شدن، کشیده شدن
تننده جولاهه (عنکبوت)
بخش، قسمت، عضو
فغان و زاری و ناله و اندوه گذرگاه دره، محله قوم گذرگاه دره، محله قوم بیتابی کردن، نا شکیبائی بیتابی کردن، نا شکیبائی
گرسنگی
سنگی سیاه با خال های سفید، زرد و سرخ که در معدن عقیق پیدا می شود، مهرۀ یمانی، کنایه از چشم زیبا
گرسنگی، گرسنه بودن، گرسنیا
اظهار حزن و دلتنگی، بی تابی، ناله وزاری، ناشکیبایی، ناشکیبایی کردن، بی تابی کردن
گرسنگی
جزء، جزوه