جدول جو
جدول جو

معنی جزم - جستجوی لغت در جدول جو

جزم
استوار، قطعی، در علوم ادبی علامتی به شکل دایره یا نیم دایره که بالای حرف ساکن می گذارند، ساکن کردن حرف آخر کلمه یا حذف حرفی از آن، قطع کردن، بریدن
تصویری از جزم
تصویر جزم
فرهنگ فارسی عمید
جزم
امضا و تنفیذ کردن، سوگند بهره و نصیب، و قسمت بریدن، قطع کردن
تصویری از جزم
تصویر جزم
فرهنگ لغت هوشیار
جزم
((جَ))
قلم
تصویری از جزم
تصویر جزم
فرهنگ فارسی معین
جزم
((جَ))
قطع کردن، عزم انجام کاری کردن بی تردید، ساکن گردانیدن آخرین حرف کلمه یا حذف آن براساس قواعد صرفی
تصویری از جزم
تصویر جزم
فرهنگ فارسی معین
جزم
استوار، بی تردید، قطع، قطعی، محکم، مستحکم
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اَ زَ)
جازم تر
لغت نامه دهخدا
(اَ زَ)
بریده.
لغت نامه دهخدا
(اِ)
شکافته گردیدن عصا. (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(مِ زَ)
سقاء مجزم، مشک پر. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). پر و گویند سقاء مجزم. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(مُ جَزْ زِ)
پرکننده مشک را. (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، بددلی کننده و عاجز گردنده. (آنندراج) (از منتهی الارب). بددل و عاجز و ضعیف. (ناظم الاطباء) ، کسی که سکوت می ورزد. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
تصویری از جزمازج
تصویر جزمازج
گزمازک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جازم
تصویر جازم
عزم استوار کننده، قطع کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زجم
تصویر زجم
پرستوی دریایی از پرندگان سخن پنهان پچ پچ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رزم
تصویر رزم
جنگ، محاربه و مقاتله، جدال و حرب و نبرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آزم
تصویر آزم
ناب، نیش، پرهیزکننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بزم
تصویر بزم
مجلس شراب و جشن ومهمانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جزم کردن
تصویر جزم کردن
استوار و قطع کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جحم
تصویر جحم
آتش افروختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جزمازو
تصویر جزمازو
گزمازک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مجزم
تصویر مجزم
آوند پر لبریز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اجزم
تصویر اجزم
بریده شده بریده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آزم
تصویر آزم
دندان نیش
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ازم
تصویر ازم
پرهیز، خودداری
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از رزم
تصویر رزم
مخاصمه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بزم
تصویر بزم
ضیافت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از جزء
تصویر جزء
بند
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از جزا
تصویر جزا
بادافره، سزا
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از جسم
تصویر جسم
تن
فرهنگ واژه فارسی سره
جزغاله، بوی سوختگی چیزهای پشمی
فرهنگ گویش مازندرانی
بوی سوختگی ناشی از پشم
فرهنگ گویش مازندرانی
بوی سوختن نمد، بوی سوختگی پارچه ی نخی
فرهنگ گویش مازندرانی
محلی در دو هزار خرم آباد که به روایتی مدفن ابوالقاسم بن کیا
فرهنگ گویش مازندرانی
جزیی
فرهنگ گویش مازندرانی
جزغاله
فرهنگ گویش مازندرانی
مزرعه ای در شمال شرقی بالا جاده کردکوی
فرهنگ گویش مازندرانی