معنی جربوب - جستجوی لغت در جدول جو
جربوب
سلمه
سلمه
تصویر جربوب
فرهنگ لغت هوشیار
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تصویر جلبوب
جلبوب
گیاهی است که بر درخت پیچد عشقه حبل المساکین
گیاهی است که بر درخت پیچد عشقه حبل المساکین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر جربوا
جربوا
جوز بویا، هل
جوز بویا، هل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر مربوب
مربوب
پرورده، مقابل رب، بنده، مملوک
پرورده، مقابلِ رب، بنده، مملوک
فرهنگ فارسی عمید
تصویر مربوب
مربوب
پرورده، بنده پرورده شده، بنده عبد مملوک جمع مربوبین
پرورده، بنده پرورده شده، بنده عبد مملوک جمع مربوبین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر مربوب
مربوب
((مَ))
پرورده شده، بنده، عبد، مملوک، جمع مربوبین
پرورده شده، بنده، عبد، مملوک، جمع مربوبین
فرهنگ فارسی معین
تصویر جلبوب
جلبوب
جَلبوب
عشقه، گیاهی با برگ های درشت و ساقه های نازک که به درخت می پیچد و بالا می رود، ازفچ، نویچ، دارسج، پاپیتال، نیژ، لوک، غساک
عَشَقه، گیاهی با برگ های درشت و ساقه های نازک که به درخت می پیچد و بالا می رود، ازفچ، نَویچ، دارسَج، پاپیتال، نیژ، لوک، غَساک
فرهنگ فارسی عمید
ربوب
ناپسری، گله گاو پدرام، جمع رب، جبه ها شیره ها خداوند صاحب مالک، مخدوم، خدا پروردگار جمع ارباب
ناپسری، گله گاو پدرام، جمع رب، جبه ها شیره ها خداوند صاحب مالک، مخدوم، خدا پروردگار جمع ارباب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر ربوب
ربوب
((رُ))
جمع رب
جمع رب
فرهنگ فارسی معین