- جدران
- جمع جدر، دیواره ها جمع جدار دیوارها، جمع جدر دیوارها
معنی جدران - جستجوی لغت در جدول جو
- جدران
- جدارها، دیوارها، جمع واژۀ جدار
- جدران ((جُ))
- جمع جدر، دیوارها
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
باز نهش، شیان، باز پرداخت، برگرداندن
چرکینی، خشک شدن
تلافی کردن، خسارت و صدمه
جمع جدی، بزغالگان
جمع جدیر، چار دیواری ها، سزاواران
ترکی آهو، جمع جار، همسایگان، نگهبانان آهو غزال، جمع جار همسایگان
جارها، همسایگان، جمع واژۀ جار
آهو، پستاندار و نشخوار کننده از راستۀ شکافته سم ها، با دست و پای دراز و باریک و چشمان زیبا که در دویدن معروف است
گیاهی مانند ترب و بسیار بدبو، گندگیاه، برای مثال عیب بدران مکن و هرچه بود نیکو بین / که به صحرای جهان هیچ نروید بیکار (بسحاق اطعمه - مجمع الفرس - بدران)
پیمان شکنی
توانستن، قادر شدن
چرک آلوده
تلافی
جبران کردن: تلافی کردن صدمه و خسارتی که به کسی وارد شده
جبران کردن: تلافی کردن صدمه و خسارتی که به کسی وارد شده
Compensation, Recoupment, Reparation, Restitution
компенсация , возмещение , ремонт , возмещение
Entschädigung, Rückgewinnung, Reparatur, (DE) Rückerstattung
компенсація , відшкодування , ремонт , відшкодування
rekompensata, odzyskiwanie, naprawa, (PL) rekompensata
补偿 , 恢复 , 修复 , 赔偿
compensação, recuperação, reparação, (PT) restituição
compensazione, recupero, riparazione, (IT) restituzione
compensación, recuperación, rehabilitación, (ES) restitución
compensation, récupération, réparation, (FR) restitution
compensatie, herstel, reparatie, (NL) restitutie
การชดเชย , การฟื้นฟู , การซ่อมแซม , การชดเชย
kompensasi, pemulihan, perbaikan, (ID) restitusi