- جاویدان
پاینده، پایدار، همیشگی، تا همیشه، از مدت ها پیش، جاوید
معنی جاویدان - جستجوی لغت در جدول جو
- جاویدان
جاودان
- جاویدان
ابدی، ازلی، پایدار، جاودانه، جاودان، جاوید، دایم، دایمی، سرمد
متضاد: موقتی
متضاد: موقتی
- جاویدان
أبديٌّ
- جاویدان
Everlasting, Immortal
- جاویدان
éternel, immortel
- جاویدان
wieczny, nieśmiertelny
- جاویدان
ابدی , جاویدان
- جاویدان
вечный , бессмертный
- جاویدان
ewig, unsterblich
- جاویدان
вічний , безсмертний
- جاویدان
جاویدان
- جاویدان
milele, isiyokufa
- جاویدان
চিরস্থায়ী , অমর
- جاویدان
永恒的 , 不朽的
- جاویدان
sonsuz, ölümsüz
- جاویدان
영원한 , 불사의
- جاویدان
נִצְחִי , נִצְחִי
- جاویدان
शाश्वत , अमर
- جاویدان
abadi
- جاویدان
นิรันดร์ , มหัศจรรย์
- جاویدان
eeuwig, onsterfelijk
- جاویدان
eterno, inmortal
- جاویدان
eterno, immortale
- جاویدان
eterno, imortal
- جاویدان
永遠の , 不死の
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پاینده، پایدار، همیشگی، برای مثال وصال او ز عمر جاودان به / خداوندا مرا آن ده که آن به (حافظ - ۸۳۸) ، تا همیشه، از مدت ها پیش، جاویدان
ناودان، (از انجمن آرا)، رجوع به ناودان شود:
روز و شب گاه و بیگه این باران
غافل از راه آب ناویدان،
سنائی (از انجمن آرا)
روز و شب گاه و بیگه این باران
غافل از راه آب ناویدان،
سنائی (از انجمن آرا)
ناودان. روزوشب گاه وبیگه این باران غافل ازراه آب ناویدان. (سنائی انجمن لغ)
پایا، جاویدان، سرمد، فناناپذیر، مخلد، مدام، مستدام
متضاد: فانی
متضاد: فانی