جاودان جاودان پاینده، پایدار، همیشگی، برای مِثال وصال او ز عمر جاودان بِه / خداوندا مرا آن دِه که آن بِه (حافظ - ۸۳۸)، تا همیشه، از مدت ها پیش، جاویدان فرهنگ فارسی عمید
جاودانه جاودانه پاینده، پایدار، همیشگی، برای مِثال اگر مرد رنجی اگر مرد گنج / نه گنجت بُوَد جاودانه نه رنج (فردوسی - ۸/۳۹۶ حاشیه)، تا همیشه، برای مِثال اگر غم را چو آتش دود بودی / جهان تاریک بودی جاودانه (شهید بلخی - شاعران بی دیوان - ۳۶) فرهنگ فارسی عمید