جدول جو
جدول جو

معنی جاوید - جستجوی لغت در جدول جو

جاوید
(پسرانه)
پایدار، همیشگی، همیشگی، ابدی
تصویری از جاوید
تصویر جاوید
فرهنگ نامهای ایرانی
جاوید
ابد، ابدی
تصویری از جاوید
تصویر جاوید
فرهنگ واژه فارسی سره
جاوید
پاینده، همیشه، دایم
تصویری از جاوید
تصویر جاوید
فرهنگ لغت هوشیار
جاوید
ابدی، دایم
تصویری از جاوید
تصویر جاوید
فرهنگ فارسی معین
جاوید
جاویدان، برای مثال نماند بر این خاک جاوید کس / تو را توشۀ راستی باد و بس (فردوسی - ۷/۲۶)، دولت جاوید یافت هرکه نکونام زیست / کز عقبش ذکر خیر زنده کند نام را (سعدی - ۵۵)، وصل تو بادا همه نزدیک ما / هجر تو جاوید ز ما دور باد (انوری - ۷۹۴) تا ز تو بازمانده ام جاوید
تصویری از جاوید
تصویر جاوید
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از جاویدن
تصویر جاویدن
ابدالاباد
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از جاویدن
تصویر جاویدن
((دَ))
جویدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اجاوید
تصویر اجاوید
جمع جواد، اسپان نیکو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از داوید
تصویر داوید
(پسرانه)
داوود
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از جاورد
تصویر جاورد
قسمی خار سفید رنگ ثغام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جاورد
تصویر جاورد
خار، نوعی خار سفید، سپیدخار، درمنۀ سپید
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جاورد
تصویر جاورد
((وَ))
قسمی خار سفید رنگ، ثغام
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جاوی
تصویر جاوی
حسن لبه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جاوید بقا
تصویر جاوید بقا
پیوسته، همیشه، باقی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جاویدان
تصویر جاویدان
پاینده، پایدار، همیشگی، تا همیشه، از مدت ها پیش، جاوید
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جاویدان
تصویر جاویدان
جاودان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جاویدان
تصویر جاویدان
Everlasting, Immortal
دیکشنری فارسی به انگلیسی
вечный , бессмертный
دیکشنری فارسی به روسی
вічний , безсмертний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
wieczny, nieśmiertelny
دیکشنری فارسی به لهستانی
永恒的 , 不朽的
دیکشنری فارسی به چینی
นิรันดร์ , มหัศจรรย์
دیکشنری فارسی به تایلندی
शाश्वत , अमर
دیکشنری فارسی به هندی
נִצְחִי , נִצְחִי
دیکشنری فارسی به عبری
永遠の , 不死の
دیکشنری فارسی به ژاپنی