جدول جو
جدول جو

معنی جارالل - جستجوی لغت در جدول جو

جارالل
(پسرانه)
لقب زمخشری دانشمند معروف در قرن پنجم و ششم که استاد سفیر حدیث نحو لغت و علوم بلاغی بود
تصویری از جارالل
تصویر جارالل
فرهنگ نامهای ایرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از جارالله
تصویر جارالله
همسایه خدا همسایه خدای
فرهنگ لغت هوشیار
فرانسوی هم سویه همسوی دو چوب موازی که آنها را بطور افقی و نزدیک بهم بر پایه های عمودی نصب کنند و روی آن حرکات ورزشی انجام دهند
فرهنگ لغت هوشیار
((لِ لْ))
دو چوب موازی که آن ها را به طور افقی و نزدیک به هم بر پایه های عمودی نصب کنند و روی آن حرکات ورزشی انجام دهند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پارالل
تصویر پارالل
در ژیمناستیک، دو چوب موازی افقی و نزدیک به هم که روی پایه های عمودی نصب شده اند و ورزشکاران با آن حرکات ورزشی انجام می دهند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شارایل
تصویر شارایل
(پسرانه)
خدای پادشاه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ثارالله
تصویر ثارالله
خونخواه خدا بر نام حسین (ع)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کارامل
تصویر کارامل
ماده ای که در حرارتهای زیاد از ساکاروز یا قند بدست میاید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جاخالی
تصویر جاخالی
جایی که در آن چیزی یا کسی نباشد، قسمت سفید و بدون نوشته ای از کاغذ که هنگام حذف حرف یا کلمه یا عبارتی معمولاً نقطه چین نشان داده می شود، هدیه ای که بعد از رفتن کسی به مسافرت یا رفتن دختر به خانه بخت برای خانواده اش می برند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ثارالله
تصویر ثارالله
((رَ لْ لا))
کین خواه خداوند، کسی که از دشمنان خدا انتقام گیرد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کارامل
تصویر کارامل
((مِ))
قند سوخته، ماده ای که از حرارت دادن زیاد به قند معمولی به دست آید
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کارامل
تصویر کارامل
ماده ای که از سوزاندن قند یا شکر به دست می آید و در تهیۀ بستنی، نوشابه، کیک و مانند آن به کار می رود، قند سوخته، شکر سوخته
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سارال
تصویر سارال
(دخترانه)
نام روستایی در نزدیکی سنندج
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از مارال
تصویر مارال
(دخترانه)
آهو، غزال، زیبا، آهو، زیبا
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از اجرال
تصویر اجرال
جمع جرل، سنگستان ها
فرهنگ لغت هوشیار
جمع ارمل وارمله، تکزیستان تکها مردان بی زن زنان بی شوی، بی چیزان، جمع ارمل و ارمله. الف - مردان بی زن زنان بی شوهر. ب - مستمندان فقیران مساکین درویشان مردان و زنانی که قدرت هیچ چیز نداشته باشند،جمع ارموله
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اراذل
تصویر اراذل
فرومایگان فرومایگان، ناکسانس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اراجل
تصویر اراجل
جمع رجل، پیادگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارامل
تصویر ارامل
((اَ مِ))
جمع ارمل و ارامله
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اراذل
تصویر اراذل
((اَ ذِ))
جمع ارذل، ناکسان، زبونان، مردم پست
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جنرال
تصویر جنرال
((جِ نِ))
عنوانی است مربوط به افسر عالی رتبه در ارتش های خارجی، ژنرال
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ارامل
تصویر ارامل
زنان فقیر بی شوهر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اراذل
تصویر اراذل
مردم پست و فرومایه
فرهنگ فارسی عمید