اراذل اراذل جَمعِ واژۀ اَرذَل. ناکسان. (غیاث اللغات). زبونان. غوغا. سَفَله. فرومایگان: خصم اماثل، فرومایگان و اراذل باشند. (کلیله و دمنه). - اراذل ناس، مردم پست. هَمَج لغت نامه دهخدا
ارامل ارامل جمع ارمل وارمله، تکزیستان تکها مردان بی زن زنان بی شوی، بی چیزان، جمع ارمل و ارمله. الف - مردان بی زن زنان بی شوهر. ب - مستمندان فقیران مساکین درویشان مردان و زنانی که قدرت هیچ چیز نداشته باشند،جمع ارموله فرهنگ لغت هوشیار