- ثقلا
- جمع ثقیل، گرانجانان، گرانان
معنی ثقلا - جستجوی لغت در جدول جو
- ثقلا
- ثقیل ها، گرانها، سنگین ها، جمع واژۀ ثقیل
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آدمی و پری (اسم تثنیه ثقل) آدمی و پری آدمیان و پریان انس و جن ثقلین. یا سید ثقلان. رسول اکرم صلی الله علیه و آله. آدمی و پری
دست کم
توشه دان فراخ
دیوانه، احمق
رخت، کالا، پینکی پیش درآمد خواب، سنگینی خوراک، سنگینی
رخت، کالا، پینکی پیش درآمد خواب، سنگینی خوراک، سنگینی گرانی سنگینی. گرانی، گرانی طعام، پینکی نعاس
زن فربه، گران سرین، آرمیده، آهسته، شتر کندرو
کمترین دست کم کمیست
جنب و جوش، غلت و واغلت، کوش دست و پا زدن در بستر غلت خوردن در رختخواب، کوشش و تلاش کردن سعی کردن، کوشش تلاش سعی. توضیح در عربی (ثقلی) بمعنی از پهلو بپهلو غلطیدن و بی قرار بودن بر فراش است. کوشش، تلاش
ثقیل ها، گرانها، سنگین ها، جمع واژۀ ثقیل
عاقل ها، داناها، هوشیارها، زیرک ها، خردمندها، در فقه دهنده های دیه مقتول، جمع واژۀ عاقل
مردمان عاقل و خردمند و هوشیار، جمع عاقل، خرد مندان جمع عاقل خردمندان هوشمندان، جمع عاقل خردمندان هوشمندان
کوشش، تلاش
سنگینی، گرانی
گرانی
گران شدن، آبستنی زن
بار و بنه و حشم مسافر، مال، متاع، هر چیز نفیس
سنگین شدن، سنگینی، در پزشکی یبوست، در موسیقی بم بودن صدا
ثقل سامعه: سنگینی گوش
ثقل سامعه: سنگینی گوش
دشمنی کاهیده قلیا بنگرید به قلیا
((ثِ))
فرهنگ فارسی معین
گران شدن، ظاهر شدن آبستنی زن، سنگینی، گرانی، رخت و بار و بنه مسافر، کالای خانه، گناه، اثم، گنج زمین، دفینه زمین، سامعه سنگینی گوش، معده سوء هاضمه، قوه